روز اول(دوم): «یک شروع بدون فیلتر»
همنشین کرونا | روزنوشتهایی از یک پرستار داوطلب در اورژانس کرونا
روز اول(دوم): «یک شروع بدون فیلتر»
همراه با خانم دکتر وارد اورژانس شدیم. خانم دکتر رو به خانمی[با حدود ۵۰ سال سن، چهرهای کاملا خسته و قدی کوتاه] که کمی جلوتر آمد گفت: ایشون آقای مومنی هستند. خانم ماسک روی صورت را کمی پایین آورد و گفت: سلام آقا. خیلی لطف کردید که برای کمک به بچههای ما آمدید.
خانم دکتر گفت: «ایشون خانم آژیر هستند، مدیر درمانگاه[درمانگاه بیماریهای تنفس این روزها به اورژانس کرونا تبدیل شده بود]. بعد از احوال پرسی و گرفتن لباسهای مخصوص در کنار دو پرستار دیگر نشستم.
خانم دکتر آمد که مرا معرفی کند؛ پرستارها مشغول گرفتن علائم از یک پیرمرد بودند. خانم دکتر با دیدن پیرمرد گفت: بچهها؟ بهتون نگفتن که بیمار نباید ماسک ان۹۵ داشته باشه؟
یکی از پرستارها با تعجب گفت: ماسک ان۹۵ نباشه؟
نه، بعد در حالی که رو به من کرد گفت: ببینید همه کسایی که میان اینجا یا کرونا دارن یا اینکه مشکوک به کرونان. اینها همهشون برای تنفس مشکل دارن؛ ماسکهای فیلتردار اعم از ان۹۵ یا چیز دیگه ساختارشون طوریکه برا ورود اکسیژن(دم) چند لایه دارند و برای خروج اکسیژن(بازدم) از فیلتر هیچ لایهای ندارن. ینی مریض برای دم مشکل دارند و همه بازدم ویروسیشون رو توی فضا منتشر میکنن.
بهترین نوع ماسک برای بیمارها ماسک ساده است. ماسک ساده یا همون ماسک جراحی بهترین گزینه برای بیمارهاست. اگر توی مراجعههاتون مریض ماسک فیلتردار داشت حتما ماسکش رو عوض کنید.
بعد هم ادامه داد؛ ماسک ان۹۵ و فیلتردار برای کسایی که اصلا مشکلی ندارن و حتی مشکوک هم نیستن و برای حفاظت از خودشون استفاده میکنن که اون هم به نظر من از همین ماسکهای ساده میشه استفاده کرد.