مثلا بگوییم:
تقصیر فلانی بود
او این کار را کرد
او باعثش شد
او از من سو استفاده کرد
او مظلوم نمایی کرد
ولی اگر با منطق وجدان و منتهای وجود خودمان ببینیم میبینیم که یک ام وسط بوده که این کار را کرده است.
این مورد اصلا و ابدا استثنا بردار نیست.
اگر کسی در معادلات اقتصادی شکست بخورد، خودش به خاطر سود یا هر چیز دیگر راه را باز دیده و اقدام کرد و نمیتواند تقصیر را گردن موسسه، بانک و شریک بیندازد.
کسی که بواسطه ترحم و دلسوزی کاری برای کسی کرده و بعدش لطمه خورده و کباب شده نمیتواند بگوید فلانی گولم زد و ترحم مرا بر انگیخت چون یک خودم (ام) وسط بوده است.
با این اوصاف سبب همه سختیها بلایا و گرفتاریهای زندگی همان ام است.
که گاهی میشود: خودم
دلم
احساسم
قلبم
ترحمم
اعتمادم و....
خودمان گاهی خودمان را میسوزانیم و بعد طرف مقابل را ملامت میکنیم که تو باعث شدی....
نه اصل ماجرا در وجود خودمان است. اگر هم طرف یا جریان مقابل هم مقصر باشد اندازه تقصیرش خیلی کمتر است از ام.
توفیق بیهیئت ماندن امسال هم یکی از این ام هاست که خدا روزیام نکرد و امیدوارم آثارش زودتر تمام شود.
پ.ن: این ها را نوشتم برای آن هایی که در مورد هیئت مجازی امسال پرسیدند. دعایم کنید.