نیمروز در الکامپ
يكشنبه, ۸ آذر ۱۳۸۸، ۱۰:۱۷ ب.ظ
پانزدهمین نمایشگاه
بین المللی الکترونیک، کامپیوتر و تجارت الکترونیکی (الکامپ)
از روز دوم، قرار بود
که برویم نمایشگاه. با چند نفری که قرار گذاشته بودیم، هر روز به بهانهای قرارمان
به هم میخورد. با یکی از دوستان به عنوان آخرین گزینهی همراهی تماس گرفتم، نکتهی
جالباش این بود که خودش هم میخواست در همان روز (عید قربان) به نمایشگاه برود.
همراه هم میخواست. صبح روز عید راهی و بعد از نماز راهی اتوبان چمران شدیم.
برخلاف پیش زمینهای که از تصویر ترافیک جلوی نمایشگاه برایم ترسیم نموده بودند. اصلا
شلوغ نبود و در پارکینگ طبقاتی هم در همان نیمطبقهی اول جای خوبی پیدا کردم. از
پله برقی پل هوایی که رد شدم، دالانی که با کاغذ فرش شده بود توجهام را جلب کرد. در
جلوی درب شمالی نمایشگاه همهگونه وسیلهای برای فروش پیدا میشد، از لباسهای
زمستانی تا سیدی فیلمهای هالیوودی. نمیدانم بر چه اساسی و به کدام همگونی از
این محصولات برای عرضه آورده شده بود. از درب شمالی نمایشگاه وارد شدیم.
از سالن 18 بازدیدمان
را شروع کردیم. نکتهای که وجود داشت این بود، که در این سالنها محصولات بر اساس
نظم عرضه نشده بودند، مثلا در برخی غرفهها نرمافزار و در برخی دیگر از غرفههای
همان سالن سختافزار و دیگر خدمات در کنار هم عرضه شده بود.
البته یکی از دوستان
پر سابقه در بازدید از الکامپ میگفت امسال وضعیت بسیار خوب و مطلوب بود.
*وقتی هوای بالای شهر سرد است و مردم هم از موتور
استفاده میکنند، حتما آوردن اینها برای فروش ضروری بودهاست، دیگر.
این هم برای آشپزخانهی
لازم و ضروریست.
اینهم مصداق کامل، شهر
ما خانهی ما.
این آقای مهربان در
سالن 18 تا آن موقع که ما بودیم سه جعبه شیرینی توزیع کرد، روز عید بود دیگر. ولی
نمیدانم در مجموع چند جعبه شیرینی توزیع کرد؟
آنجا احساس امنیت میکردیم،
خیلی امن بود.
این هم یک اسکنر است، میگفتند
کم خطرترین اسکنر دنیاست.
انگیزهی اصلی بازدید،
حتما محصولات جدید بود و لا غیر.
۸۸/۰۹/۰۸