فتنه شاخ و دم ندارد!
سه شنبه, ۱ دی ۱۳۸۸، ۱۰:۴۰ ق.ظ
تاریخ تکرار میشود، اصلا هم ربطی به خیر یا شر بودن آن ندارد. روزی سیفالاسلام در مقابل قرآن ناطق شمشیر از نیام برمیکشد، و امروز کسانی که روزی بر کوس اسلام و تبعیت از رهبری میکوبیدند و فریادشان تا آسمان بلند بود که هیهات...، سکوت مرگ بر چهرهشان افتاده است. این روزها همه سکوت کردهاند، لام تا کام هم حرف نمیزنند.
کفهی ترازوی آنان یک طرفه سنگین شده است (1). آنهایی که خودشان را سینهچاک امام میخوانند (نه ولایت)، همان کسانی هستند که امروز تا منافع مادیشان به خطر افتادهاست، در فکر شمشیرهایشان افتادهاند. آنها همانهایی هستند که میگویند راه امام راه ماست و ... .
ولی گویا یادشان رفته است (شاید هم نمیخواهند به یاد داشته باشند، و حتی ...) که امام دربارهی مسئلهی رفراندم (انتخابات)، همان موضوعی که ابزار دست این روزهای این آقایان شده، و طرفداران آنها هم به این بهانه اسلامیت جمهوری را حذف میکنند و آقایان سکوت را ترجیح میدهند، فرمودهاند:
«... ما رفراندم مىخواستیم بکنیم و همه، همهی ملت همراه بودند، کى مخالف بود؟ چرا؟ بعضیها، آنهایى که به اسلام اعتقاد نداشتند، آنهایى که به اسلام اعتنا نداشتند، آنهایى که مىخواستند که اسلامى توى کار نباشد، تحریم کردند» (2).
هیچ بعید نیست که در دورهی حیات امام راحل هم تنها هدف یاری آنان و حمایتهایی که در کارنامهی خود دارند، هواهای نفسانی آنان بوده است. اینها همانهایی هستند که آن روزها گرد امام بودند و الآن هم دربارهی همان دوره حرف میزنند. اینها که بهراحتی به صحبتهای امام دربارهی خودشان استناد میکنند، آدم را به خنده میاندازند. آنقدر مضحک که گاهی به قهقهه میانجامد.
کسی نیست به اینها بگوید که شما که اینقدر به امام و کلام ایشان استناد میکنید (دَم از امام میزنید) چرا همان اندازه را که میخواهید، از کلام ایشان برداشت میکنید؟
چرا این بند از وصیتنامهی ایشان را نمیبینید؟ (دیدهاید و نمیخواهید بپذیرید.)
«من در طول مدت نهضت و انقلاب بهواسطهی سالوسی و اسلامنمایی بعضی افراد، ذکری از آنان کرده و تمجیدی نمودهام، که بعد فهمیدم از دغلبازی آنان اغفال شدهام. آن تمجیدها در حالی بود که خود را به جمهوری اسلامی متعهد و وفادار مینمایاندند و نباید از آن مسائل سوء استفاده شود. و میزان در هر کس، حال فعلی او است» (3).
تاریخ تکرار میشود.
صحابهی رسولا... که روزی از جان و مال خود گذشتند، در برابر وصی او شمشیر کشیدند. حتی به ذریهی رسولا... هم رحم نکردند. چه میشود؟
چه میشود کسانی که روزی همرزم پیامبر بودند، روزی شمشیر اسلام بودند، در مقابل اسلام میایستند، در برابر ولایت قد علم میکنند. اسلام را فقط به فرد میبینند، فقط پیامبر(ص). استنادها هم به همان زمان است، به دورهی پیامبر.
همیشه و در همهی ادیان، فرهنگها، و همهی آئینها، رسم و قانون بر این است که وقتی برای رسیدن به امری زحمت کشیده شود، کسانی که برای به دست آوردن و رسیدن به آن زحمت کشیدهاند، بیشتر در حفظ و نگهداری آن میکوشند. تعجب آدم زمانی چندبرابر میشود که میبینی زبیر بن عوام (4) در جمل، در مقابل ولایت میایستد و قد علم میکند.
شاید اگر بخواهم در چند جمله و به اندازهی سواد خود بگویم، فقط میتوانم بگویم که فتنه باعث میشود که آدمی به جایی برسد که در مقابل ولایت قد علم کند. در دورهای، شمشیر آهنی از نیام بکشد، در دورهای با شمشیر زبان و در دورهای با شمشیر قلم، ولایت را آزار دهد.
شاید این روزها این واژه را زیاد میشنوید و خیلی به دنبال تعاریف آن باشید، ولی من میخواهم در خصوص این موضوع فقط به دو آیه اشاره کنم.
آیهی 28، سورهی انفال:
«و بدانید که اموال و فرزندان شما [وسیلهی] آزمایش [شما] هستند و خداست که نزد او پاداشى بزرگ است» (5).
و آیهی 191، سورهی بقره:
«... فتنه از قتل بدتر است [با این همه]...
...................................................................................
1. از امام صادق (ع) نقل شده است: «انما المؤمن بمنزلة کفة المیزان کلما زید فی ایمانه زید فی بلاءه؛ همانا شخص مؤمن بهمنزلهی کفهی ترازوست که هرچقدر ایمان او بیشتر شود، بلا و مصیبت او بیشتر میشود». بحارالانوار، مجلسی، مؤسسهی الوفاء، ج 67، ص210.
2. صحیفهی امام، ج8، ص 188.
3. وصیتنامهی سیاسی ـ الهی امام.
4. به گفتهی برخی مورخان، زبیر چهارمین یا پنجمین کسی بود که در خفقان مکه و قبل از اعلام عمومی دعوت پیامبر (ص) به اسلام ایمان آورد./ العاملی، جعفر مرتضی، «الصحیح من سیره النبی الاعظم»، ج اول، ص 244 و 245.
5. وَاعْلَمُواْ أَنَّمَا أَمْوَالُکُمْ وَأَوْلاَدُکُمْ فِتْنَةٌ وَ أَنَّ اللّهَ عِندَهُ أَجْرٌ عَظِیمٌ ﴿۲۸﴾.
6. ... وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ ... .
۸۸/۱۰/۰۱