شب اول
سه شنبه, ۱۴ آبان ۱۳۹۲، ۰۸:۴۸ ب.ظ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ﴿۱﴾ الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿۲﴾ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ ﴿۳﴾ مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ ﴿۴﴾ إِیَّاکَ نَعْبُدُ وإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ ﴿۵﴾ اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ ﴿۶﴾ صِرَاطَ الَّذِینَ أَنعَمتَ عَلَیهِمْ غَیرِ المَغضُوبِ عَلَیهِمْ وَلاَ الضَّالِّینَ﴿۷﴾
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناًحَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"
احکام:
آیا در موسیقى حرام، لهوى بودن آن مطرح است یا محتواى شعرهایى که خوانده مىشود؟ به تعبیر دیگر اگر اشعار خوب و مذهبى در قالب موسیقى مطرب و لهوى خوانده شود، آیا باز حرام است؟
همه مراجع: معیار در حرمت موسیقى، مطرب و لهوى بودن آن است؛ هر چند با محتواى اشعار مذهبى و اسلامى باشد.
امام (مکاسب محرمه)، س 25؛ خامنهاى اجوبةالاستفتاءات، س 1157؛ بهجت، وسیلةالنجاة، ج 1، م 1449؛ صافى، جامع الاحکام، ج 1، س 1003؛ نورى، توضیح المسائل، مسائل مستحدثه؛ وحید، منهاج الصالحین، ج 3، م 8 و 17؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 999؛ تبریزى، صراط النجاة، ج1، س 1008 و 1025؛ سیستانى، sistani.org، موسیقى، ش 5؛ مکارم، استفتاءات، ج 2، س 708.
تبصره. برخى از مراجع تقلید (آیات عظام: تبریزى، سیستانى، مکارم و وحید) قید «طرب انگیزى» را جزء موسیقى حرام نمىدانند.
گوهر امیر(ع):
و چه همنشین خوبى است، راضى بودن و خرسندى.
منبر:
بسم الله الرحمن الرحیم
زبان به عنوان یکی از اعضای بسیار مهم و اثرگذار در بدن محسوب میشود، عضوی که تواناییهای ریادی دارد، تواناییهایی در جهت بالابردن و پایین آوردن درجات مادی و معنوی شخص دارد. قطعا در این مجال کوتاه بنای صحبت در باره همه خصوصیت های زبان را نداریم، اما برای مقدمه و اشاره به چند نکته کوتاه و بعضا آثار سوء استفاده از این عضو اشاره میکنیم. در روایتی از فیض کاشانی نقل شده که برای زبان بیش از 20 گناه بر شمرده شده است.
غیبت و دروغ شاید نزدیکترین گناهانی باشد که این عضو کوچک میتواند به راحتی آن را منتشر کند، بیآنکه هیچ کاری بکند. برای دروغ خوب مشخص است که وضعیت چگونه است، هر چیزی که راست نباشد، دروغ است. اما در مورد غیبت کمی توضیح نیاز دارد. توجیح و راه قرار در این حوزه بازتر از دروغ است، جالب است که در بین مذهبیها هم بعضا مشاهده میشود که حرفی میرنند بعد با این استدلال که «جلویش هم میگویم» یا اینکه «به خودش هم گفتهام» خود را تبرئه میکنند. این در حالیاست که هیچ کدام از این توجیحها زشتی و بدی غیبت را از بین نمیبرد. یاد کردن از خوبی یا بدی شخص بدون رضایت او غیبت است، خواه در حضور او هم گفته باشید یا اینکه بعدا بخواهید بگویید.
این که گفته میشود الغیبت اشد من الزنا، نشان دهندهی اوج و شدت قبح گناه غیبت است. نکتهی آخر؛ استادی بود که میفرمودند به نظر من از دو جهت غیبت اینقدر قبیح است. اول به علت زمانی که مسلمان میتواند برای ذکر خدا و بررسی نفس خود بگذارد و صرف حرفی بیارزش میکند که بعضا از صحت و سقم آن هم اطلاعی ندارد.
دوم اینکه غیبت در مورد اشخاص مختلف در جمعها بد بینی بین اشخاص به وجود میآورد از دو جهت. اول بین غیبت شونده و جمعی که در مورد او صحبت میکنند و دوم اینکه افراد داخل جلسه در ناخود آگاه خود حس میکنند احتمال دارد قربانی بعدی این جلسه خودشان باشند و مورد غیبت واقع شوند.
خداوندا توفیق حفظ و طهارت زبان را به ما عطا کن.
الهی به حق زبان کمگناه دعاهای ما را مستجاب بگردان.
الهم عجل لولیکالفرج و جعلنا من المستشهدین بین یدیه.
به جای روضه
سفیرها همیشه نمایندههایی از اصل هستند. همه جای دنیا و در عرف هم همین گونه است. اگر کسی به نمایندگی از کسی به جایی برود، همه خصوصیتهای مطن و رهبران را دارد و در واقع ایدئولوژی رهبران را در خود نهادینه دارد.
مسلم بن عقیل(ع)، سفیرالحسین(ع)، هم از همین دسته است. مسلم مانند عمویش امیر(ع) به اصرار جمع زیادی وارد کوفه شد. علامه مجلسی میگوید: وقتی مسلم وارد کوفه شد، مردم فوج فوج برای دیدار و بیعت با او روانه دیدار او شدند. اما نامه عمر بن سعد به یزید او را به حضور مسلم حساس کرد...
عبیدالله بن زیاد حرام زاده، والی کوفه شد و...
به روایت شیخنا مفید، علیهالرحمه، در مبارزه مسلم با سربازان زیاد خستگی و تشنگی بر مسلم غالب شد و امان نامه دروغین آنها را پذیرفت. استری آوردند و مسلم سوار آن شد و صلاح از کمر او گشودند.
وقتی اشعث(نماینده ابنزیاد) به مسلم گفت: امیدوارم آسیبی به تو نرسد، مسلم گریست. اشعث به طعنه گفت: بهنظر با نیت خالصی که داشتی نباید برای جانت بترسی و این چنین گریه کنی.
مسلمبنعقبل گفت: من برای خودم گریه نمیکنم. اصلا بر کشتن خود اندوهناک هم نمیشوم. من ناراحت خویشاوندانم هستند، آنهایی که عازم این دیارند و من به آنها اطمینان دادم برای این سفر....
در غالب مستند نگاریها آمده است پیش از اعدام مسلم(انداختن او از بام دارالاماره بر روی زمین) طلب آب کرد. آب به نزدیکی لب که میرسید بر اثر زخم لب(برخی نوشتهاند دندان) قطرهای خون به آب میافتاد. ظرف آب چند بار عوض شد ولی باز هم...
سفیر به امیر وفادار ماند، مانند امیر تشنه، گرسنه، با سر شکسته، بدنی زخمی و استخوانی خورد به لقاء الله پیوست.
اللهم العن الاول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد
............................
پ.ن۱) تحفه شب اول با صدای حضرت سید مجتبی علمدار.
پ.ن۲) سینه زنی 1 حجم حدود ۴۰۰ کیلو سینه زنی 2 با حجم حدود ۸۰۰ کیلو، روضه مکمل با حجم حدود ۸۰۰ کیلو
پ.ن۳) التماس دعا
۹۲/۰۸/۱۴