اندَر زِنامه

دست‌نوشت‌های یک مَن؛ یک مَنِ حقیقی در فضای مجازی؛ سیدمجتبی‌مومنی

اندَر زِنامه

دست‌نوشت‌های یک مَن؛ یک مَنِ حقیقی در فضای مجازی؛ سیدمجتبی‌مومنی

حرف‌ها گاهی از درون به بیرون و گاهی از بیرون به درون منتقل می شود.
«اندَر» و «زِ» هر کدام مصداقی برای این امر اند.

قبل‌نوشته‌ها

آخری‌ها

هیس
سید مجتبی مومنی
۰۴ تیر ۹۲ ، ۲۰:۰۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
خیلی. این شعاری است که همه می دهند. من هم مثل همه. خیلی خلاصه: پسر عموی گران قدر با اختلاف یک ماه و چهارده روز بزرگ‌تر از من در اثر سکته مغزی در خواب از دنیا رفت. به همین سادگی. نمی توانید درک کنید چقدر سخت است که تنها باز مانده‌ی پدر بزرگ باشی و در مجلس ختم یکی مانده به آخرین عنصر ذکور خانواده شرکت کنی. خواهرهای سید محمد حسین وقتی به من نگاه می‌کردند با لبخندی به لب و اشکی که مانند آبشار از چشمشان می‌ریخت، قربان صدقه‌ام می‌رفتند و دعایم می‌کردند. شب قبل تا ساعت 1:30 سر به سر مادرش می‌گذارد و شیطنت می‌کند، مادر صبح برای بیدار کردن کوچکترین فرزند و تنها پسر خانه، وارد اتاق می‌شود و جسمی بی‌جان از تخت سقوط می‌کند. هفته‌ی قبل‌اش به عمه‌ها گفته بود که بالاخره مادر قرار است برای‌ش زن بگیرد و راضی شده که آخرین بچه بعد از سه خواهر را هم خانه بیرون کند. ... روزهای سختی را می‌گذارنم. هرکسی که برای تسلیت زنگ می‌زند برای من و سلامتی‌ام دعا می‌کند و می‌گوید، دور از جان تو. مرگ خیلی نزدیک است. ...................... پ.ن۱) امروز اول رجب است و تا چند دقیقه دیگر اذان صبح روز اول. پ.ن۲) برای چند نفری پیامک فرستادم: لطفا برای شادی روح شیعیان امیرالمومنین(ع) و پسر عموی تازه سفر کرده‌ی بنده فاتحه‌ای بخوانید. برای شما هم می‌نویسم. پ.ن۳) دلم برای اینجا تنگ شده. دلم باز همان سکوت را می‌خواهد.  پ.ن۴) این ها هم گوشه ای از اعمال رجب اند:  پس بسیار بگوئید: «أَسْتَغْفِرُ اللهَ وَ أَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ».  بدان که براى روزه ماه رجب فضیلت بسیار وارد شده است و روایت شده که اگر شخصی قادر بر آن نباشد هر روز صد مرتبه این تسبیحات را بخواند تا ثواب روزه آن را دریابد: سُبْحَانَ الْإِلَهِ الْجَلِیلِ سُبْحَانَ مَنْ لا یَنْبَغِى التَّسْبِیحُ إِلا لَهُ سُبْحَانَ الْأَعَزِّ الْأَکْرَمِ سُبْحَانَ مَنْ لَبِسَ الْعِزََّ وَ هُوَ لَهُ أَهْلٌ .  صد مرتبه بگویبد: «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِى لا إِلَهَ إِلا هُوَ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ»  هزار مرتبه بگویید "لا إِلَهَ إِلا اللهُ" · در کل این ماه هزار مرتبه ذکر: أَسْتَغْفِرُ اللهَ ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ مِنْ جَمِیعِ الذُّنُوبِ وَ الْآثَامِ " متن کامل اعمال ماه رجب
سید مجتبی مومنی
۲۱ ارديبهشت ۹۲ ، ۲۳:۵۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
برای یکی از بنگاه‌های نفتی نریشن نوشتم. قرار بود متن را آقای ممدوح بخواند، روز قبل از ضبط برنامه از دفتر مدیرعامل شرکت تماس گرفتند و گفتند که خود آقای مدیرعامل برای صبحانه فردا منتظر شماست. با بهانه صبحانه را رد کردم و بعد از ساعت صرف صبحانه رسیدم، خلاصه این که خواست برای ضبط در استودیو باشم. وقتی رسیدم آقای ممدوح کلافه بود خنده‌ای زورکی تحویلم داد و گفت: آقای نویسنده متن‌تان سخت است. مدیر عامل هم رسید، معلوم شد آقای ممدوح برای خواندن برخی محصولات و واژه‌ها مشکل دارد و لازم است من هم در کنارشان باشم تا زمان تست. تست تمام شد و به اتاق ضبط رفت. تست صوت هم تمام شد، با پیجر و حرکت دست از پشت شیشه با او خداحافظی کردم. بجای شروع گفت: خواهش می‌کنم نروید، بیایید داخل لطفا. موقع رفتن به اتاق مسئول ضبط گفت: جسارتا! لطفا حرکت اضافی نکنید و نفس عمیق هم نکشید، سیستم صوت ما حرکت لباس‌ها روی هم را ضبط می‌کند. چه حال بدی. واقعا یک لحظه خودتان را بگذارید جای من!!  آقای ممدوح هر پاراگراف را که می‌خواند، نگاهی به من می‌کرد تا تائیدش کنم. بدبختی کار این بود بعضی از قسمت‌ها را که می‌خواند، من هم تائید می‌کردم، اما خودش تکرار می کرد و می‌گفت که کار به دلش ننشسته است. با این تعاریف طبیعی بود، نریشن 20 دقیقه‌ای در 59 دقیقه خوانده شد. انصافا صدای خوبی دارد این ناصر ممدوح. خوش به حال‌اش هم بود البته، حق‌الزحمه‌اش حدود 8 برابر من شد و البته نقدی. ......................................................... پ.ن1) بعد از اسفند که پیشنهاد تولید محتوای کتاب یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری را رد کردم، با خودم قرار گذاشتم که برای هیچ کاندیدایی کار انتخاباتی نکنم. تا الان که هنوز ثبت نام و تائید صلاحیت‌ها شروع نشد با چند کاندیدای شورای شهر جلسه داشته‌ام و چند صد کیلویی هم هندوانه را بغل کرده‌ام. برای ریاست جمهوری هم که ماشاءالله... پ.ن2) توی اتاق خلوت دفتر داشتم کتاب می‌خواندم، صدای تلفن آمد، منشی داد زد: وای شبکه بازم اصلاحیه فرستاده. رئیس گفت: عمرن!. سید‌مومنی که کار رو تائید کنه بعیده اصلاح بخوره، تدوین‌گر با صدایی که بیشتر شبیه ناله بود، گفت: شاید هم گیر به صداشه. شماره را گرفتم نماینده ناظر پخش گفت: در دقیقه 3 و 52 ثانیه تا 3و 58 یک خانم روسری اش را برداشته!!. کلا متحیر شدم، همه تصاویر را چک کردم،‌ هیچ چیز نبود. آخر کار در یک واید شات(نمای باز) در انتهای سمت چپ تصویر خانمی هست که روسری اش را جابجا می‌کند. متحیر مانده بودم، انصافا تصویر خیلی کوچک بود و جلب توجه هم نمی‌کرد. با سوئیچ دوربین‌ها نمای نزدیک خانم را از دوربین دیگر دیدم، خانم حدود پنجاه ساله‌ای بود که کاملا بدون قصد برای این که حجم کمتری از موهایش بیرون باشد گره اش را باز کرده و داشت روسری اش را مرتب می‌کرد. ... پ.ن3)  ..... پ.ن۴) رفتیم اردو راهیان نور اما مدل خودمون.
سید مجتبی مومنی
۱۷ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۸:۰۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
بسم ا... اول: گرافیک نخوانده‌ام و تقریبا هم چیز زیادی از آن نمی‌دانم. اما پیش می‌آید به سبب لطف ذوستان هر از گاهی به مرحمت نرم‌افزارهای گروه ادوب و کمی استفاده از خطوط و طرح‌های گرافیکی اشکالی همراه متن روی هم سوار کنیم که به آن بگویند پوستر. گاهی هم می‌شود که برای برنامه، همایش یا مناسبتی خاص باز با همراهی دوربین عکاسی مهربان و همان نرم‌افزارهای اوب و قلم نستعلیق نویس چیزهایی سر هم کنم که به آن می‌گویند بنر. دوم: هر طور که حساب می‌کنم می‌بینم که من هم بالاخره به درجه‌ی خلق کردن که یکی از صفت‌های حضرت باری‌تعالی‌ است رسیده‌ام. این طرح‌ها هر چه باشند از بنر، پوستر یا کارت پستال آفریده‌شده‌هایی هستند که به نوعی من به عنوان خالق آن‌ها محسوب می‌شوم. دیدن این طح‌ها در قالب کتاب و پوستر لذت بخش است. وقتی در اتوبان‌های شهر یا حتی تیزر تبلیغاتی هم آن‌ها را می‌بینم باز هم لذت می‌برم. چند وقت به مناسبتی برای مجموعه‌ای یک موجود بالقوه خلق کردم که با چاپ روز کاغذ بنر بالفعل شد. بنر نصب شده را ندیده بودم. دیروز بر حسب اتفاق از خیابانی می‌گذشتم و با دیدن مخلوقم ذوق زده شدم. از تاریخ بنر بیش از یک هفته می‌گذرد اما نمی‌دانم چرا بانی‌اش آن را در نیاورده. سوم: خالق به مخلوق عشق می‌ورزد، حساب کنید هر چه مخلوق بهتر، زیباتر و خوب‌تر باشد، خالق‌اش بیشتر دوستش دارد. همه‌ی ما مخلوق‌های خدایی هستیم که خالق‌مان است، آیا می‌شود طوری باشیم که خالق با دیدن‌مان احساس خوبی پیدا کند. وقتی اعمال‌مان را می‌بیند، غرق در لذت شود و بهمان ببالد... .................................................................. قبل از اول: کلا نمی‌دانم چرا از این خواهر و برادرهای مجازی کلا خوشم نمی‌آید و حس ناخوش‌آیندی دارم. (احتمالا مشکل از من است چون کلهم دوستان انگار دوست دارند.) پ.ن1) چند وقت را اخیر درگیر جشنواره ققنوس بودم، اصلا کسی برای نامه به خدمتگزارمان هم چیزی به همان نگفت، حتی این‌که: بالای چشمان‌مان ابروست. پ.ن2) اگر حوصله داشتید، این‌ها  هادی مقدم دوست عزیز / خانم شاه‌حسینی / شهاب حسینی / خانم درخشنده/ آقای حاتمی‌کیا و نه ابراهیم/ مسعود ده‌نمکی / شهید اصغرزاده / عبدی‌پور  را هم ببینید، فایل‌های پی‌دی‌اف چاپ شده برای دانلود موجود است. انصافا زحمت کشیدیم برایش. پ.ن3) آقای رئیس جمهور محترم می‌خواهد پراید کیلویی بخرد، اگر کسی سراغ دارد به دفتر نهاد ریاست جمهوری و ایضا این وبلاگ اطلاع بدهند. پ.ن4) نصیحت همیشه مرحله‌ی آخر است. پ.ن5) بیان اسم انجمن دانشجویان اهل سنت و کلیدواژه‌ی مطالعاتی این گروه است. پ.ن۶) این  و + را هم می‌توانید بخوانید، دست‌پخت خودم است. پ.ن۷) یادگار مادر سادات یا سیاه سیاه.
سید مجتبی مومنی
۰۸ اسفند ۹۱ ، ۱۹:۰۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
بسمه‌تعالی برادر ارجمند جناب آقای احمدی‌نژاد خادم محترم ملت و ساکنان کشور جمهوری اسلامی ایران سلام علیکم می‌دانم که این روزها سخت درگیر حل مسائل و مشکلات مردم هستید، یا در عرصه‌ی بین‌المللی یا در عرصه‌های دیگر. می‌دانم همیشه همین سخت کاری‌ها و سخت کوشی‌هاست که آدم را از رسیدن‌ها وا می‌دارد. یکی از مصادیق این تلاش‌ها رشد کاریکاتوری است. رسیدگی و فعالیت پر توان در حوزه‌ای شما را از رسیدن به حوزه‌ای دیگر وا می‌دارد. به نظرم این روزها یکی از حوزه‌هایی که به نظرم کنترلش از دست‌تان خارج شده حوزه اقتصادی‌ست. به نظرم به علت خیلی از مشغله‌ها هنوز اخبار آن را نه دیده و نه شنیده‌اید. شاهد مثال این سر شلوغی‌تان موجود است.(1) می‌دانم که این روزها سخت مشغولید به فعالیت‌. به خوبی یادم هست در اولین دیدار حضوری‌تان وقتی معرفی‌ام کردند، با امید و انرژی ترغیبم کردید به ادامه کار و استواری در همان مسیر، خودتان را هم مثال زدید. نمی‌دانم یادتان هست یا نه آن‌جا بود که اولین بار گفتید، سوخت بدن‌تان هسته‌ایست و..... (2) پس بدانید که می‌دانم سخت مشغول کار هستید و همچنان خسته نیستید. اما به علت مشغله‌ها بعضی از چیزها را نمی‌بینید و یا نمی‌شنوید. دوست داشتم در این کمبود وقت‌تان این فراز از نامه امیر(ع) به مالک را با هم بخوانیم: « اخلاق رهبرى (روش برخورد با مردم) مهربانى با مردم را پوشش دل خویش قرار ده، و با همه دوست و مهربان باش. مبادا هرگز، چونان حیوان شکارى باشى که خوردن آنان را غنیمت دانى، زیرا مردم دو دسته اند، دسته اى برادر دینى تو، و دسته دیگر همانند تو در آفرینش می‌باشند، اگر گناهى از آنان سر می‌زند، یا علتهایى بر آنان عارض می‌شود، یا خواسته و ناخواسته، اشتباهى مرتکب می‌گردند، آنان را ببخشاى و بر آنان آسان گیر، آن گونه که دوست دارى خدا تو را ببخشاید و بر تو آسان گیرد. به مردم نگو، به من فرمان دادند و من نیز فرمان می‌دهم، باید اطاعت شود، که این گونه خود بزرگ بینى دل را فاسد، و دین را پژمرده، و موجب زوال نعمتهاست. و اگر با مقام و قدرتى که دارى، دچار تکبر یا خود بزرگ بینى شدى به بزرگى حکومت پروردگار که برتر از تو است بنگر، که تو را از آن سرکشى نجات می‌دهد، و تندروى تو را فرو می‌نشاند، و عقل و اندیشه ات را به جایگاه اصلى باز می‌گرداند.»   خدمتگزار ما! بدانید که اگر اقتصاد و معیشت مردم به خطر بیفتند همه چیزشان از دست می‌رود. انصاف نیست این همه فشار تحمل کردن. روز به روز به سبد خرید مردم کوچکتر میشود. نمی‌دانم ماشین شما هم از همان‌هایی است که رنگ شیشه‌اش دودی‌ست یا نه. اما به نظرم ندیدید خانواده‌ای که در قصابی فقط پای مرغ می‌خرند. شنیده‌ام در کلامی امیر(ع) کسی که مسئول است، به نوعی حق پدری به گردن خلق دارد. ما که در احترام به شما کم نگذاشته‌ایم، شاهدش تحمل این مردم در سختی‌هاست، فرض محال هم اگر بد خلقی ازمان دیدی، به کلام امیر(ع) در همان نامه به مالک که مراجعه کنید، باز هم اشکالی ندارد. امیدوارم روزی شاهد لبخند رضایت آقایی باشید که در ابتدای صحبت‌های‌تان برای فرج‌شان دعا می‌کنید. والسلام    (1) دستور آقا در مورد آقای مشایی بعد از چند روز عملی شد، به نظرم آمد که نامه را نه دیده و محتوایش را نه شنیده‌اید. در مورد 300 متخلف اقتصادی که فرمودید اسم دارید، در یک بازه‌ی سه روز روزانه 4 تا 5 روزنامه در صفحه اول‌شان تیتر در خواست آقای پور محمدی، در خصوص تسلیم اسامی به سازمان مورد نظرشان را فریاد زدند و چند روزنامه نیم صفحه متن نامه‌اش را کار کردند، اما شما همچنان نه دیده بودید این درخواست را. (2) به نظرم آبان سال 87 بود، در اتاق VIP سالن اجلاس. ............................................... پ.1) بعد از شهریور 86 که نزدیک بود همه‌ی زندگی‌ام به علت یک پاراگراف از دست برود، به خودم قول دادم در موضوعاتی که ربطی به من ندارد ننویسم. اما این‌بار به نظرم کمی به من هم ربط داشته باشد که وضعیت اقتصادی‌مان خراب است. پ.ن2) حضرت رحمت‌للعالمین به داد شهر آلوده‌مان رسید و در روز ولادتش بود که باران رحمت الهی شهر تشنه را سیراب کرد. پ.ن3) می‌گویند، جشنواره فجر امسال فیلم‌های خیانت‌دار کمتری نسبت به سال قبل دارد، امیدوارم درست باشد. پ.ن4) گاهی بعضی صحنه‌ها آدم را به تصویرسازی می‌اندازد.
سید مجتبی مومنی
۱۰ بهمن ۹۱ ، ۲۱:۰۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
سوال آن‌قدر کلیشه شده که قیاسش با قالی کرمان مصداق درست است. آن‌قدر در پاسخ دادنش اما، اگر باید در چه شرایطی وجود دارد که گوش فلک را هم پاره کرد‌ه‌است. برای پاسخ به این سوال خیلی از گزینه‌ها را می‌توان مورد توجه قرار داد. یکی از آن‌ها سن است. واقعا چه سنی برای ازدواج مناسب است؟ دختر خانمی که حدود 23 سال دارد، 4 سال بعد از عقد و دو سال بعد از ازدواج‌ش می‌گوید، کاش زود ازدواج نمی‌کرد و منتظر موقعیت‌های بهتر می‌ماند. پسری که در سن 18 سالگی ازدواج کرده بعد از ورود به دانشگاه تازه می‌فهمد که گزینه‌ها و معیارهایش برای ازدواج چه باید باشد. حالا و بعد از 5 سال زندگی مشترک می‌خواهد از همسرش جدا شود. دختری حدود 38 سال سن دارد و حالا بعد از دریافت ارشد و کار  و در آمد (به قول خودش) در شان می‌گوید، کاش به یکی از خواستگارهایم جواب مثبت می‌دادم و حالا با همان دیپلم در خانه‌ی شوهر بودم. پسری حدود 34 ساله ..... از این موارد خیلی‌های دیگر هستند که من شنیدم و حتما در اطراف شما هم هستند، ولی.... سن مناسب برای ازدواج چه زمانی‌است؟ این روزها کلا فکرم درگیر است که چه باید کرد و چه راهی برای انتخاب درست وجود دارد؟   پ.ن1) خیلی دوست داشتم پست نهم ربیع‌الاولم با این هدر جور در بیاید و شاد باشد، اما نشد. پ.ن2) استاد خرم و بیگلری به رحمت خدا رفتند، خدا رحمت شان کند. نمی‌دانم چقدر اهل روزنامه هستید، ولی در روز شنبه از حدود سی و چند روزنامه‌ای که در روز تیتر خوانی می‌کنم؛ تنها چند تایشان از جمله تهران تایمز، ملت و حزب‌ا... به نظرم از این دو استاد بزرگ در صفحه اول‌شان مطلب نداشتند. اما تنها یک روزنامه (آن هم احتمالا به خاطر ناسیونالیست بودن تحریریه‌اش) از استاد محمد علی اوحدی نوشت که او هم به رحمت خدا رفته بود. نمی‌دانم غیر از آقا، لاریجانی و احمدی‌نژاد هم برای رحلت استاد اوحدی پیغام تسلیت دادند یا نه. این استاد ارجمند از خادمان قرآن بوده است. ایشان اولین کسی بوده اند که از محضر قراء مصری به طور مستقیم استفاده کردند و مروج قرائت مصری در ایران بوده‌اند. پ.ن۳) آقای رئیس جمهور رفت مجلس، همان حرف‌های خودش را زد، نمایندگان همان دادهایشان را زدند، سه چهار شب بعد با هم شام خوردند، رئیس بانک مرکزی می‌خواهد برود، رئیس جمهور نمی‌گذارد، سید حسن خمینی کاندیدای مجلس نمی‌شود، حداد، قالیباف و ولایتی ائتلاف می‌کنند، محسن رضایی اعتراض می‌کند؛ اما پیر زن در سوپر مارکت به من می‌گوید: ننه ماست دبه‌ای از ماه قبل ۳ هزار تومان گرون شده چی‌کار کنم، نوه‌هام قبلا دو سه روز یه‌بار میومدن پیشم حالا هفته‌ای یه بار، بازم نمی‌تونم ازشون پذیرایی کنم. نمی‌دانستم چطور باید بگویم که من هم مثل شما مادر،‌کاری ازم برنمیاد. اگر حوصله داشتید متن هایپرمارکت  را بخوانید (البته کمی طولانی است)
سید مجتبی مومنی
۰۲ بهمن ۹۱ ، ۱۸:۴۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم قُلْ یَا أَیُّهَا الْکَافِرُونَ ﴿١﴾ لا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ ﴿٢﴾ وَلا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ ﴿٣﴾ وَلا أَنَا عَابِدٌ مَا عَبَدْتُمْ ﴿٤﴾ وَلا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ ﴿٥﴾ لَکُمْ دِینُکُمْ وَلِیَ دِینِ ﴿٦﴾ اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم   احکام: نماز خواندن در محل عبور مکروه است(1)، کسی که در محل عبور نماز می‌خواند یا کسی که رو به روی اوست، مستحب است که چیزی جلوی خود بگذارد. (2) (1) این مسئله در رساله، آیات عظام امام خمینی، نوری همدانی، تبریزی، صافی،سیستانی آمده است. (2) این یخش از حکم در رساله‌ی آقای فاضل لنکرانی: چیزی بگذارد که میان او و آن‌ها حائل شود، حتی اگر عصا، تسبیح یا ریسمان باشد.   استفتاء: کسى که عیب ظاهرى دارد (مثلاً قدش کوتاه است )، آیا مى‏توان پشت سر او این عیب را گفت؟ پاسخ: همه مراجع: بیان صفات ظاهرى و آشکار شخصى که همه از آن آگاهى دارند - اگر قصد هتک و تحقیر و مسخره کردن او را نداشته باشد اشکال ندارد. امام، استفتاءات، ج 2 گناهان کبیره، س 11 و 12 ؛ تبریزى، صراط النجاة، ج 5، س 740 ؛ مکارم، استفتاءات، ج 1، س 556 و ج 2، س 742 و دفتر: همه مراجع.   منبر: حسن خلق و داشتن اخلاق خوب از جمله خصوصیات مسلمانان شمرده شده است. این ویژگی در جنبه‌های مختلف جسمی و روحی اثر دارد. یکی از وجوه این خاصیت در کلام است. اگر در کلام به این مورد توجه شود، علاوه بر این‌که باعث می‌شود که بتوانیم خوب صحبت کنیم و در مورد موضوعات درست حرف بزنیم؛ از خیلی از رذیلت‌های اخلاقی هم دور می‌شویم. از دروغ، تهمت، غیبت و .... عزت و آبروی انسان‌ها یکی از سرمایه‌های مهم است. این سرمایه‌ها از آن جنله سرمایه‌هایی است که به سبب معنوی بودن‌ش، قابلیت بازیابی کمتری نسبت به سرمایه‌های مادی دارد. اگر کسی به سبب غیبت و تهمت این سرمایه‌ی یک مسلمان را از بین ببرد، علاوه بر این‌که مرتکب گناه و حق‌الناس در مورد آن شخص شده است، سرمایه‌های معنوی او را هم از بین برده است. خدایا توفیق حفظ حسن خلق به ما عطا بفرما. تمام وجوه و شئون حسن خلق در گفتار و افکار را روزی ما بگردان. وعجل‌اللهم فی فرج مولانا صاحب‌العصر و الزمان الفاتحع مع‌صلوات   روضه: در مستندات برای اربعین دو روایت وجود دارد. یکی این‌که در آن حضور کاروان از شام برگشته را تائید می‌کند و این‌که خاندان آل‌ا... اولین زائر حسین(ع) هستند. در قول دیگر جابربن عبدالله اولین زائر حضرت است. در سوگندنامه‌ی آل محمد(ص) آمده است: در مسیر مدینه کاروان به دو راهی رسید که یک طرف آن راه کربلا بود. به خواست خاندان اهل‌بیت راهی کربلا شدند. (در برخی نقل‌ها آمده است که زنان خاندان وحی خود را از بالای شترها بر روی زمین پرت گردند و با زانو نزدیک قبرها شدند.) حضرت زینب با صدای جانکاه فریاد می‌زد که وای حسینم، وای فرزند علی‌بن‌مرتضی، وای محبوب دل رسول خدا. راوی می‌گوید، در این حال حضرت از هوش رفتند. علی‌لعنت‌ا... علی القوم‌الظالمین و سیعلم الذین ظلموا، أیَّ منقلبٍ ینقلبون ................... پ.ن) به منبر مکمل نرسیدم. اشعار امام زمانی اربعین (حجم حدود ۵۰۰ کیلو بایت) روضه سنگین اربعین  (حجم حدود ۱.۹ مگابایت)  سینه زنی اربعین (حجم حدود ۹۰۰ کیلو بایت)  تنها می توان سکوت کرد.
سید مجتبی مومنی
۱۵ دی ۹۱ ، ۲۱:۱۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
صوت صدا حنجره تارهای صوتی ارتعاش نوع حرکت تارها... این‌ها عواملی‌ست که باعث می‌شود بتوانی با دیگران ارتباط داشته باشی، حرف بزنی و طبیعتا بعد از حرف زدنت حرف هم می‌شنوی. با امروز به نظرم چهارمین یا پنجمین روزی است که از این نعمت الهی بی‌بهره‌ام. تارهای صوتی‌ام خسته شده‌اند و مشغول استراحتند، دکتر دوم می‌گفت اگر بخواهم به طور خلاصه بگویم، فلج موقت تارهای صوتی، خوب شدنش هم بستگی به میزان استراحت و کار نکشیدن از آن‌ها و البته عدم استنشاق هوای آلوده دارد. دکتر سوم بهتر برخورد کرد و البته علمی‌تر، لانژیت ممکن است چند روزه هم خوب شود. ماجرا از روز بارانی حضرت علی‌اصغر(ع) با سرماخوردگی کوچکی شروع شد و رفته روز به روز صدای‌مان رفت. الان تنها در شعاع 20 تا 30 سانتی صدایم در می‌آید.... با این‌که دو یا سه سال قبل چنین موقعی هم چنین حالتی داشتم، اما این‌بار خیلی سخت‌تر می‌گذرد. فکرش را بکنید که ناگهان بدون هیچ سابقه‌ای لال شده باشید(البته الحمدلله موقت است.) چون اطرافیان هم به این نقصه‌تان عادت نکرده‌اند، بیشتر کلافه می‌شوید. سلامتی نعمت خوبی‌ست، قدرش را بدانید. البته....... حرف یکی مانده به آخر: هیئت مجازی ایام خوشایندی داشت و البته سخت، بعضی شب‌هایش سخت‌تر بود. بخصوص روضه‌ها و حتی اشاره‌هایش. برای نوشتن محتواهای هیئت از مطالعه کردن متنها، نوشتن، گوش کردن به فایل‌های مداحی و سخنرانی تا ادیت‌کردن و کم حجم کردن آن‌ها، از یک تا حدود 4 ساعت زمان گذاشته شده است. به نظرم بی ربط نباشد که اگر اسامی منابع مورد استفاده در منبرها، احکام و روضه‌ها را هم بگذارم که ببینید، بدیهی‌‌ست که همه‌ی این کتاب‌ها تا آخر مطالعه نشده و به برخی از آن‌ها فقط برای سندیت مراجعه شده است. (البته تصویر کتب در انتهای مطلب هست): 1- مجموعه مقالات کنگره حماسه حسینی 2- معراج السعاده اثر ماندگار ملای نراقی 3- مفس‌المهموم شیخ عباس قمی 4- توضیح المسائل امام خمینی(ره) 5- رساله‌ی 8 مرجع 6- اجوبه‌الاستفتائات 7- اصول کافی 8- مقتل علامه مجلسی 9- خصائص الحسینیه، شیخ شوشتری 10- نهج‌البلاغه حضرت امیر(ع) 11-بخشی از فایل متنی مقتل لهوف، سید طاووس هیئت مجازی ما بالاخره تمام شد، با این‌که به شدت برایم باورپذیر نبود که به ده شب برسد. اما به دعایی..... گذشت و تمام شد. به نوبه‌ی خودم لازم دیدم از چند دسته از دوستان و عزیزان تشکر کنم. - دسته‌ی اول آن‌هایی که علم اطلاع‌رسانی هیئت را بلند کردند، اجرشان با صاحب عزای اصلی. - دسته‌ی دیگری که این کار را خود شیرینی، بیهوده و خنده دار تر از این برای بالا بردن بازدید وبلاگ خواندند. (البته من که نفهمیدم منظور از خود شیرینی چه بوده.) - دسته‌ی دیگری که در برگزاری و بهتر شدن برنامه‌ها نظر دادن و حتی عده‌ای که دست به کار شدند، علی‌الخصوص صاحب وبلاگ اردیبهشت . و در آخر دست‌بوس سید طلبه‌ای هستم که  مرا از توهم در آورد و فهماند به من؛ که من نه آنم که دانم و در واقع ندانم و ندانم که ندانم، هستم.   پ.ن1) این روزها بیشتر تلویزیون می‌بینم؛ چند شب قبل در نمی‌دانم چه برنامه‌ای با حضور دو نماینده مجلس، مجری از یکی‌شان پرسید چرا گاهی برای استیضاح یا مواردی این چنینی یک ساعت پیش از حضور نماینده دولت یا وزیر محترم ناگهان امضاها پس گرفته می‌شود؟ جواب آقای نماینده خیلی راحت صادقانه و... بود: (قریب به این مضمون): گاهی لابی‌هایی بین وزرا و نمایندگان در خصوص امکانات حوزه انتخابیه است؛ گاهی لابی‌های شخصی؛ گاهی هم تهدیدهایی که از سوی نماینده‌ی پارلمانی وزارت‌خانه‌ی مورد نظر یا دولت می‌شود و البته گاهی نمایندگان واقعا قانع می‌شوند. (چه مجلس خداجو، محترم و مردم‌داری داریم، البته جسارت به همه‌ی دویست و نود و چند نفر نکردیم‌ها...) این را هم ببینید، مجلس است. پ.ن۲) ختم صلوات با نیت سلامتی و تعجیل در فرج حضرت صاحب الزمان(عج). پ.ن۳) این آقای تمدن استاندار محترم بعد از دو جلسه سه ساعته زیر بار تعطیلی تهران نرفت، دعا کنید اقلا یک روزش را تعطیل کند، برای من که فرقی نمی‌کند؛ این هوا برای همه ضرر دارد.
سید مجتبی مومنی
۱۳ آذر ۹۱ ، ۰۹:۳۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم / إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ ﴿١﴾ وَرَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا ﴿٢﴾ فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کَانَ تَوَّابًا ﴿٣﴾  استفتاء: استفاده از گردنبند منقّش به نام خدا، چه حکمى دارد؟ آیات عظام امام، بهجت، خامنه‏اى، صافى و نورى: استفاده از آن مانع ندارد؛ ولى بدون طهارت، آن را مس نکنند. (خامنه‏اى، اجوبة الاستفتاءات، س 152 و 153؛ توضیح‏المسائل مراجع) آیات عظام تبریزى، سیستانى، مکارم و وحید: استفاده از آن مانع ندارد؛ ولى بنابر احتیاط واجب، مس اسم «الله» بدون وضو جایز نیست. (توضیح‏المسائل مراجع، م 319 و وحید، توضیح المسائل، م 325.)  آیه‌الله فاضل: استفاده از آن مانع ندارد؛ ولى بهتر است بدون وضو، آن را مس نکنند. (توضیح‏المسائل مراجع، م 319 (تبصره. مسئله استفاده از گردنبند یاد شده، غیر از تماس بدن با آن است. آنچه ممنوع است تنها تماس است، نه استفاده از آن. بنابراین اگر کسى آن را روى لباس خود بیندازد و بدون طهارت هم باشد، اشکال ندارد (چون تماس با بدن صورت نگرفته است)). منبر: بسم‌الله الرحمن الرحیم موضوع منبر امشب ما به یک مبحث بسیار مهم اختصاص دارد و آن هم موضوع حق‌الناس است. حق مردم. این حق از جمله حقوقی است که ادای آن از اوجب واجبات است. در روایتی داریم که در روز قیامت خداوند بخش زیادی از اعمال بد . گناهان را می‌بخشد و از آن‌ها می‌گذرد الّا حق‌الناس را. در روایتی از امیرالمومنین داریم  که حضرت می‌فرماید: سوگند به خدا اگر تمام شب را بر روی خارهای سعدان (خار سه شعبه و گزنده) به سر ببرم و یا با غل و زنجیر به این سو و آن سو کشیده شوم، خوش‌تر دارم تا خدا و پیامبرش را در روز قیامت، در حالی ملاقات کنم که به بعضی از بندگان خدا ستم نموده و به ناحق چیزی از اموال عمومی را غصب کرده باشم. مصداق بارزی از حقوق مردم، بیت‌المال و استفاده از آن در جای‌ غیر آن است. یعنی استفاده از بیت‌المال برای شخص و به نفع شخص در واقع حق همه‌ی مسلمانان است. امام حسین پیش از واقعه‌ی عاشورا در چند مرحله یاران خود را موعظه کرد. در یکی از این مواقع (به نظرم در شب عاشورا) امام خطاب به یاران خود می‌فرماید، هرکس حق‌الناسی به گردن اوست، برگردد و در جمع یاران من نماند. وصل الله علی محمد و آل محمد.... خداوندا توفیق بده حقی از کسی ضایع نکنیم. خداوندا اگر سهوا مرتکب این ناه شدیم فرصت و توان حلالیت طلبیدن را به ما عطا بفرما.  روضه: (به شدت از مداحان و روضه‌خوان‌هایی که روضه باز(مکشوف و مشروح) می‌خوانند منزجرم، اما در دو روز خودم به استقبال روضه باز می‌روم؛ اولی‌اش روز شهادت مادر سادات و تنها بهانه‌ی آفرینش دنیا و عقبی حضرت صدیقه‌ی طاهره(روحی‌له‌الفدا) و روز دوم عاشوراست.) حلال بفرمائید بابت روضه امشب... متن از لهوف سید‌بن طاووس است: راوى گوید: امام علیه السّلام پس از شهادت برادر گرامى‌اش عباس‌بن‌علی، آن منافقان را به میدان جدال و قتال طلبید و هر کس از آن روباه صفتان اَشرار در مقابل فرزند اسداللّه حیدر کَرّار، مى آمد، امام اَبرار به ضربت شمشیر آتشبار، او را به بِئْسَ القرار، مى فرستاد تا آنکه از اجساد پلید آن کُفّار، مقتول عظیمى در میدان جنگ فراهم آمد ودر آن حال حضرت بدین مقال گویابود در آن هنگام سى هزار نامرد به عدد کامل بودند از پیش روى آن حضرت ، مانند انبوه ملخ ‌ها فرار را بر قرار اختیار مى نمودند. سپس آن امام بى یار در مرکز خونین قرار گرفت و فرمود: لا‌حول‌و‌لا‌قوة‌الا‌بالله. امام همچنان با آنها جنگید تا آنکه لشکر شیطان حایل گردید در میان آن حضرت و حرم مطهر رسول پروردگار عالمیان و نزدیک به خیمه ها و سراپرده ها رسیدند..... حضرت بر اثر زخمها و جراحات ، ضعیف و ناتوان گشته بود لذا قدرت جنگیدن را نداشت و هر کس نزدیک ایشان مى آمد براى اینکه مبادا در قیامت با خدا ملاقات نماید در حالى که خون آن مظلوم برگردنش باشد، باز مى‌گشت و از آنجا دور مى‌شد تا آنکه مردى از طایفه کنده آمد که نام نحسش «مالک بن یسر» بود آن زنازاده چند ناسزا به زبان بریده جارى کرد و ضربت شمشیر بر سر مبارک امام(ع) فرود آورد که عمامه امام شکافته شد و عمامه اش از خون لبریز گشت.... . . . راوى گوید:چون حضرت امام در اثر زخمها و جراحات بسیار که در بدن مبارکش وارد گردیده بود ضعف و سستى بر حضرتش مستولى شد و از اثر اصابت تیرهاى بسیار بر بدنش، مانند خارپشت به نظر مى‌آمد در این موقع، صالح‌بن‌وهب‌مرى (یا مزنى) بى‌دین با نیزه بر تهیگاه امام زد که آن مظلوم از بالاى اسب بر زمین افتاد و بر گونه راست صورت بر روى خاک کربلا قرار گرفت... دوباره آن غیرت‌الله از روى خاک برخاست و ایستاد راوى گوید: زینب خاتون در آن حال از خیمه‌هاى حرم بیرون دوید در حالتى که ندا مى‌داد: اى واى برادرم ، واى سید و سرورم واى اهل‌بیتم! راوی گوید:شمر پلید صیحه کشید که در حق این مرد چه انتظار دارید، چرا کارش را تمام نمى‌کنید؟در این هنگام یک مرتبه گروهی از هر طرف بر امام، حمله ور گردیدند و او را محاصره نمودند، شخصی ضربت شمشیرى بر دوش مقدس آن حضرت آشنا نمود که از صدمه شمشیر آن زبده سر، حضرت اباعبدالله، به رو بر زمین افتاد... در این هنگام سنا‌بن‌انس، نیزه بر گردن امام زد و به همین مقدار اکتفا ننمود،بار دیگر نیزه را بیرون کشید و بر استخوان هاى سینه‌اش فرو برد.... سید در لهوف شرح بعد از سربریدن حضرت مظلوم عالم و آتش زدن خیمه‌ها و آوارگی زنان و دختران آورده است: راوى گوید: ده نفرى که جرات نموده و اسب بر بدن مطهر امام تاختند به نزد ابن زیاد آمدند و در بارگاه آن لعین ایستادند یکى از آن روسیاهان که نام نحسش اسد‌بن‌مالک بود این بیت را بخواند: ((نحن رضضنا... )) یعنى ماییم آن ده نفر که اول پشت حسین و سپس سینه‌اش را به وسیله اسب‌هاى تیزرو، بلند قامت و قوى هیکل، در هم شکستیم و خرد ساختیم . ابن‌زیاد پرسید: شما چه کسانید؟ گفتند: ماییم آن کسانى که اسب‌ها را بر بدن حسین تاختیم و او را پایمال مرکب‌هاى خود نمودیم به حدى که استخوان‌هاى سینه‌اش را نرم و خرد کردیم .... علی‌لعنت‌ا... علی القوم‌الظالمین و سیعلم الذین ظلموا، أیَّ منقلبٍ ینقلبون اللهم عجل لولیک‌الفرج خدایا فرج و ظهور منتقم خون شهدای کربلا را نزدیک‌تر بگردان. خداوندا این قلیل توسلات را از ما قبول بگردان. الفاتحه مع الصلوات  پ.ن۱) منبر مکمل (حجم حدود ۷۰۰ کیلو بایت) پ.ن۲) سینه زنی مکمل (حجم حدود ۷۰۰ کیلو بایت)  روضه  مکمل (حجم حدود ۱.۸ مگابایت) پ.ن۳) اگر از این مراسم بهره بردید، در پیوند روزانه، پس نویس وبلاگ یا هر جای دیگر مراسم هیئت را اعلام کنید. پ.ن ۴)  در صورتی که فایل صوتی یا متنی خوب مناسب هیئت داشتید، ما را بی‌بهره نگذارید. پ.ن۵) برای ختم قرآن هم به مدد صاحب این روزها و همکاری یکی از دوستان ثبت نام کنید.   پ.ن۶) نمونه‌ای دیگر از تحریفات عاشورایی از استاد مطهری. پ.ن۷) تربت خونین آقا در روز عاشورا.
سید مجتبی مومنی
۰۵ آذر ۹۱ ، ۰۵:۵۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
اعمال شب و روز عاشورا از مفاتیح‌الجنان شب دهم شب عاشورا است و سید در اقبال از براى این شب دعا و نمازهاى بسیار با فضیلتهاى بسیار نقل کرده از جمله صد رکعت نماز هر رکعت به حمد و سه مرتبه قُل هُوَاللّهُ اَحَدٌ و بعد از فراغ از جمیع بگوید سُبْحانَ اللّهِ وَالْحَمْدُلِلّهِ وَلااِلهَ اِلا اللّهُ وَاللّهُ اَکْبَرُ وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّهِ الْعَلِىِّ العَظیمِ هفتاد مرتبه و در روایت دیگر بعد از الْعَلِىِّ الْعَظیمِ استغفار نیز ذکر شده و از جمله چهار رکعت در آخر شب در هر رکعت بعد از حمد هر یک از آیة الکرسى و توحید و فَلَق و ناس را ده مرتبه بخواند و بعد از سلام صد مرتبه توحید بخواند و از جمله چهار رکعت نماز در هر رکعت حمد و پنجاه مرتبه توحید و این نماز مطابق است با نماز امیرالمؤ منین علیه السلام که فضیلت بسیار دارد و بعد از نماز فرموده ذکر خدا بسیار کند و صَلَوات بسیار بفرستد بر رسول خدا صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ اله و لعن کند بر دشمنان ایشان آنچه مى تواند و در فضیلت احیاءِ این شب روایت کرده که مثل آنست که عبادت کرده باشد به عبادت جمیع ملائکه و عبادت در آن مقابل هفتاد سال است و اگر کسى را توفیق شامل حال شود در این شب در کربلا باشد و زیارت امام حسین علیه السلام کند و بَیتوته نزد آن جناب نماید تا صبح خدا او را محشور فرماید آلوده به خون امام حسین علیه السلام در جمله شهداء با آن حضرت . روز دهم: روز شهادت اَبُوعَبْداللّهِ الحُسَیْن علیه السلام و روز مصیبت و حزن ائمّه اطهارعَلیهمُ السلام و شیعیان ایشان است و شایسته است که شیعیان در این روز مشغول کارى از کارهاى دنیا نگردند و از براى خانه خود چیزى ذخیره نکنند و مشغول گریه و نوحه و مصیبت باشند و تعزیت حضرت امام حسین علیه السلام را اقامه نمایند و به ماتم اشتغال نمایند به نحوى که در ماتم عزیزترین اولاد و اَقارب خود اشتغال مى نمایند و زیارت کنند آن حضرت را به زیارت عاشوراء که بعد از این بیاید انشاءالله تعالى و سعى کنند در نفرین و لعن بر قاتلان آن حضرت و یکدیگر را تعزیت گویند در مصیبت آن جناب و بگویند: اَعْظَمَ اللّهُ اُجُورَنا وَاُجورَکُمْ بِمُصابِنا بِالْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ بزرگ گرداند خدا پاداش ما و شما را در سوگواریمان براى حسین علیه السلام وَجَعَلَنا وَاِیّاکُمْ مِنَ الطّالِبینَ بِثارِهِ مَعَ وَلِیِّهِ الاِْمامِ الْمَهْدِىِّ مِنْ الِ و قرار دهد خداوند ما و شما را از خون خواهانش به همراه ولیش امام مهدى از خاندان مُحَمَّدٍ عَلَیْهِمُ السَّلامُ  محمد علیهم السلام و شایسته است در این روز مقتل بخوانند و یکدیگر را بگریانند روایت شده که چون حضرت موسى علیه السلام ماءمور شد به ملاقات جناب خضر و تعلّم از او اوّل چیزى که در وقت ملاقات بین ایشان مذاکره شد آن بود که آن عالِم حدیث نمود براى حضرت موسى مُصیبَتها و بلاهایى که بر آل محمد عَلیهمُ السلام وارد مى شود پس گریستند هر دو و سخت شد گریستن ایشان . و روایت شده از ابن عبّاس که گفت در ذیقار خدمت امیرالمؤ منین علیه السلام رسیدم صحیفه اى بیرون آورد به خطّ خود و املاء پیغمبر صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله و خواند براى من از آن و در آن صحیفه بود مَقْتَلِ امام حسین علیه السلام و آنکه چگونه کشته مى شود و کى مى کشد او را و کى یارى مى کند او را و کى با او شهید مى شود پس گریه کرد آن حضرت گریه سختى و مرا به گریه درآورد فقیر گوید که اگر مقام را گنجایش بود مختصر مَقْتَلى در اینجا ذکر مى کردم لکن محلّ را گنجایش نیست هرکه خواهد رجوع کند به کُتُبِ ما در مَقْتَل . و بالجمله اگر کسى در این روز نزد قبر امام حسین علیه السلام باشد و مردم را آب دهد مثل کسى باشد که لشکر آن حضرت را آب داده باشد و با آن جناب در کربلا حاضر شده باشد . و خواندن هزار مرتبه توحید در این روز فضیلت دارد و روایت شده که خداوند رحمان نظر رحمت بسوى او کند . و سیّد براى این روز دعایى نقل کرده است شبیه به دعاء عشرات بلکه ظاهر آنست که خود آن دعا باشد موافق بعضى روایات آن و شیخ از عبدالله بن سنان از حضرت صادق علیه السلام چهار رکعت نماز و دعایى نقل کرده که در این روز در وقت چاشت باید به عمل آورد و ما به ملاحظه اختصار ذکر نکردیم [هرکه طالب است به زادالمعاد رجوع نماید] و نیز شایسته است که شیعیان در این روز امساک کنند از خوردن و آشامیدن بى آنکه قصد روزه کنند و در آخر روز بعد از عصر افطار کنند به غذایى که اهل مصیبت مى خورند مثل ماست یا شیر و امثال آنها نه مثل غذاهاى لذیذه و آنکه جامه هاى پاکیزه بپوشند و بندها را بگشایند و آستین ها را بالا کنند به هیئت صاحبان مصیبت و علاّمه مجلسى در زادالمعاد فرموده و بهتر آنست که روز نهم و دهم را روزه ندارند زیرا که بنى امیّه این دو روز را براى بَرَکَت و شماتت بر قتل آن حضرت روزه مى داشتند و احادیث بسیار در فضیلت این دو روز و روزه آنها بر حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ اله بسته اند و از طریق اهل بیت عَلیهمُ السلام در مذمّت روزه این دو روز خصوصا روز عاشورا وارد شده است و ایضا بنى امیّه علیهم اللَّعْنَةُ از براى برکت آذوقه سال را در روز عاشورا در خانه ذخیره مى کرده اند . لهذا از حضرت امام رضاعلیه السلام منقول است که هر که ترک کند سعى در حوائج خود را در روز عاشورا و پى کارى نرود حق تعالى حوائج دنیا و آخرت او را برآورد و هرکه روز عاشورا روز مصیبت و اندوه و گریه او باشد حقّتعالى روز قیامت را روز فَرَح و سُرُور و شادى او گرداند و دیده اش در بهشت به ما روشن گردد و هرکه روز عاشورا را روز برکت نامد و از براى منزل خود در آن روز چیزى ذخیره کند خدا آن ذخیره را براى او مبارک نگرداند و در روز قیامت با یزید و عُبَیدُاللّهِ بن زیاد و عمر بن سعد عَلَیْهِمُ اللَّعْنَةُ محشور گردد . پس باید که در روز عاشورا آدمى مشغول کارى از کارهاى دنیا نگردد و مشغول گریه و نوحه و مصیبت باشد و امر کند اهل خانه خود را که تعزیه آن حضرت را بدارند و مشغول ماتم باشند چنانکه در ماتم عزیزترین اولاد و اقارب خود مى باشند و در آن روز امساک کند از خوردن و آشامیدن بى آنکه قصد روزه کند و در آخر روز بعد از عصر افطار کند اگر چه به شربت آبى باشد و روزه تمام ندارد مگر آنکه در خصوص آن روز روزه واجبى داشته باشد که به نذر یا مثل آن بر او واجب شده باشد که آن روز را روزه باید بگیرد و در آن روز آذوقه در خانه ذخیره نکند و نخندد و مشغول لهو و لعب نگردد . و هزار مرتبه بر قاتلان آن حضرت لعنت کند و بگوید اَلّلهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ الْحُسَیْنِ علیه السلام مؤ لّف گوید از کلام این بزرگوار معلوم شد که احادیثى که در فضیلت روز عاشورا است مجعول و بر حضرت رسول صلى الله علیه و آله بسته‏اند و صاحب شفاء الصدور در شرح این فقره از زیارت عاشورا اللَّهُمَّ إِنَّ هَذَا یَوْمٌ تَبَرَّکَتْ بِهِ بَنُو أُمَیَّةَ کلام را در این مقام بسط داده ملخصش آنکه تبرک بنى امیه به این یوم مشئوم بر چند وجه است : یکى آنکه ذخیره قوت و آذوقه را در این روز سنت شمردند و آن آذوقه را تا سال دیگر مایه سعادت و سعه رزق و رغد عیش دانستند چنانچه در اخبار اهل بیت از باب تعریض به ایشان نهى از این مطلب مکرر وارد شده است و دیگر اقامه مراسم عید است از توسعه رزق بر عیال و تجدید ملابس و قص شارب و تقلیم اظفار و مصافحه و تعییدات دیگر که طریقه بنى امیه و اتباع ایشان بر او جارى است و دیگر التزام بر روزه این روز است که اخبار کثیره در فضل او وضع کرده‏اند و ملتزم به صیام این روزند امر چهارم از وجوه تبرک به یوم عاشورا اینکه دعا و طلب حوائج را در این روز مستحب دانسته‏اند و به جهت این کار مناقب و فضائلى براى این روز به جعل و وضع افترا کردند.
سید مجتبی مومنی
۰۴ آذر ۹۱ ، ۲۱:۴۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر