اندَر زِنامه

دست‌نوشت‌های یک مَن؛ یک مَنِ حقیقی در فضای مجازی؛ سیدمجتبی‌مومنی

اندَر زِنامه

دست‌نوشت‌های یک مَن؛ یک مَنِ حقیقی در فضای مجازی؛ سیدمجتبی‌مومنی

حرف‌ها گاهی از درون به بیرون و گاهی از بیرون به درون منتقل می شود.
«اندَر» و «زِ» هر کدام مصداقی برای این امر اند.

قبل‌نوشته‌ها

آخری‌ها

۳ مطلب با موضوع «هنرِ چندم» ثبت شده است

یادداشتی به بهانه اکران مستند آقای دادستان به کارگردانی آقای اسلام‌زاده 
قصه از آن جا شروع می‌شود که کارگردانی به بخشی از ماجرای یکی از بی سر و صدا ترین سوژه‌های تاریخ انقلاب اسلامی می‌پردازد. شخصیتی که از ابتدای نهضت اسلامی حضرت امام پای کار بوده تا پیروزی و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی همچنان برای بلند کردن مسئولیت ها از پای ننشسته است.
مردی بی‌ادعا و بدون هیچ گونه خودخواهی و تمایلاتی نفسانی، تا جایی که انقلاب به او نیاز داشته تمام قد در وسط میدان بوده و هر از گاهی که به شیطنتی و کینه‌ای کنار گذاشته شده بدون سر و صدا و حاشیه به گوشه‌ای رفته است و...


سید مجتبی مومنی
۱۶ دی ۹۶ ، ۰۷:۴۲ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر

دهۀ فجر و برگزاری جشنواره فجر در این دهه باید نوید بخش تولید آثار انقلابی و ارزشی برای نظام باشد. اما این امر فقط روی کاغذ و در سخنرانی های مسئولین وجود دارد. دیروز در یک خبر عجیب و شوک آور بادیگارد، ساختۀ ابراهیم حاتمی کیا از سه دسته بندی نامزدی در بهترین فیلم، بهترین فیلم نامه و بهترین کارگردان حذف شد. این در حالی است که نتایج آرا در سینماهای مردمی تا روز هفتم برگزاری بعد از به ثبات رسیدن در روزهای قبلش چیز دیگری می گوید. مجموع آرا در هفت روز برگزاری جشنواره و اکران مردمی، به ترتیب حروف الفبا پنج فیلم «ابد و یک روز» اولین ساخته سعید روستایی، «اژدها وارد می شود» به کارگردانی مانی حقیقی، «ایستاده در غبار» ساخته محمد حسین مهدویان، «بادیگارد» فیلم ابراهیم حاتمی کیا و «بارکد» ساخته مصطفی کیایی را در فهرست بهترین فیلم های منتخب از نگاه تماشاگران قرار داده است.

حذف فیلم حاتمی کیا در سه بخش تضاد آشکار هیئت داوران و نگاه های مردمی است. این فیلم به اذعان بسیاری از سایر آثار نامزد شده در این بخش ها یک سر و گردن بالاتر است. فیلمنامه قصه گو و جذاب و کارگردانی صحنه های اکشن و هیجان انگیز که به شدت مورد استقبال مردم در سینما ها و البته منتقدین و اهالی رسانه در کاخ جشنواره قرار گرفتند. اما ظاهراً از نگاه داوران متخصص فیلمسازی چندان اهمیتی نداشته و نخواستند که ببینند. اگر چه پیش بینی می شد که ابراهیم حاتمی کیا از آن جهت که به جای تشکرهای متظاهرانه از مدیران سینمایی زبان به گلایه نسبت به رویکرد فرهنگی جشنواره و دولت باز کرده است مورد بی توجهی و بی مهری برگزارکنندگان جشنواره فیلم فجر قرار گیرد. اما واکنش این چنینی کمی دور از انتظار بود. این حذف از طرف سیستم برگزاری جشنواره به وضوح نشان دهنده میزان و آستانه انتقاد پذیری سیستم دولت، به عنوان برگزار کننده اصلی جشنواره است. این واکنش سرهنگی به یک اثر هنری تنها گوشه ای از مصداق های نگاه انتقاد پذیر دولت تدبیر و امید است. انتقاد کننده هایی که در هر دوره لقبی داشتند، این بار بریده می‌شوند. نکته جالب در مورد این موضوع واکنش هایی دیگران است. مثلا مسعود فراستی با توجه به این که یکی از منتقدین به داستان و روایت فیلم در روزهای قبل بوده است و معتقد بود می شد فیلم نامه و روایت داستان بهتر شود بعد از شنیدن خبر حذف شدن بادیگارد از این سه بخش، در برنامه هفت گفت: حق مسلم بادیگارد نامزدی در بخش جایزه بهترین کارگردانی بود، اصلا برایم قابل تصور هم نیست که چنین حقی نادیده گرفته شود. به نظر من به طور واضح حق او را داوری خوردند.

منوچهر محمدی تهیه کننده فیلم «امکان مینا» هم در واکنش به این اقدام، به خبرگزاری فارس، گفته است: دولتمردان آستانه تحمل خود را به اندازه ابراهیم حاتمی‌کیا و انتقاداتش بالا ببرند و نخواهند که او سطح اعتقاداتش را اندازه خواسته آنها پایین بیاورد. «بادیگارد» حاتمی‌کیا جزو آن دسته از آثاری است که می‌توانم برای دیدنش با زن و بچه‌ام به سینما بروم. از طرف دیگر اسامی برخی از نامزد ها در بخش های مختلف گزینه ای را در ذهن پررنگ می کند که ظاهراً سطح رفاقت فیلمسازان با برخی از اعضای هیئت داوران بیش از توان فنی فیلم ها بر روی نامزد ها و جوایز اثر گذار بوده و سرنوشت دریافت کنندگان سیمرغ های امسال جشنواره را رقم زده است.

در پایان یک سوال مهم مطرح می شود اگر قرار باشد در جشنواره ای که با عنوان مقدس فجر انقلاب اسلامی در ایام پیروزی انقلاب اسلامی برگزار می شود، آثار انقلابی با نگاه انقلابی حذف شوند پس در کدام جشنواره ها باید از چنین آثار تقدیر و قدردانی شود و انتظار تولید چنین آثاری در سینمای ایران از دیگران داشت؟ 

این مطلب با تغییر تیتر در اینجا منتشر شده است. 

سید مجتبی مومنی
۲۱ بهمن ۹۴ ، ۱۷:۴۳ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر

 

فیلم ابراهیم حاتمی کیا در حالی در جشنواره فیلم فجر اکران شد که از مدت های قبل رسانه ها و بعضا عوامل فیلم در مورد آن اظهار نظر کرده بودند. وجه اشتراک همه صحبت ها و نظرها تفاوت این اثر در فرم و ساختارش بود. در این بین عده ای هم به وجوه اشتراک محتوایی آن با فیلم آژانس اشاره کرده بودند. با این که موضوع این مطلب به فیلم و بررسی چگونگی ساخت و محتوای آن به طورخاص ارتباط ندارد، اما به نظر می رسد گفتن کلیاتی از فیلم خالی از لطف نباشد. خلاصه داستان در مورد ماجرایی یکی از فرماندهان حفاظت از شخصیت های سیاسی نظام است که به دلایلی ترجیح می دهد دیگر محافظ شخصیت های سیاسی نباشد و به همین دلیل به بخش حفاظت از شخصیت های علمی منتقل می شود و محافظ یکی از متخصصین در سازمان انرژی اتمی می شود.

فارغ از بازی های بسیار خوب بازیگران این فیلم، از پرویز پرستویی و مریلا زارعی گرفته تا بابک حمیدیان و کارگردانی استادانه حاتمی کیا؛ این فیلم دارای نکات قابل تاملی است. نکاتی که نمی توان آن را نادیده گرفت. مکالمات(دیالوگ) شخصیت های فیلم به گونه‌ای است که نمی‌توان به راحتی از آن گذشت. مکالمه‌هایی که همه‌اش از دغدغه و آرمان های کارگردان است که می‌خواهد با مخاطبش از آن‌ها حرف بزند.  حاتمی کیا در این فیلم به نرمی و با آرامش نکته هایش را می گوید، حرف هایی که از انقلابی بودن و دغدغه هایش نشات می گیرد. حرف هایی که یک نسل اولی انقلاب و پایدار به آرمان‌هایش می‌گوید. انتقادی که به وضعیت اجتماعی و نگاه به جوانان دارد؛ از فضایی که در بین مدارس و جوان ها حاکم شده و کم توجهی ای که به این نسل می شود. حاتمی کیا با نشان دادن پارکی در نزدیکی مدرسه دخترانه و توزیع آزادانه مواد مخدر در بین دانش آموزان و اعتراض نکردن مردم به این روند و نگاه مسئولانه بازیگر اول فیلم با عصبانیت به این موضوع می پردازد.

استفاده از حیدر خیبری و حیدر موتوری و قیاس این دو را می توان یکی دیگر از مواردی دانست که دغدغۀ یک رزمندۀ انقلابی است. آن هایی که دوره جنگ را درک کرده اند، می دانند که بعد از جنگ چه اتفاق هایی برای رزمندگان پیش آمده است. چند دستگی بعد از جنگ، چند دستگی هایی که شاید آن قدر فاصله ایجاد کرده بود که حتی عده ای از این دوستان دیروز دشمنان امروز شدند و... چند دستگی که باعث شد تا رزمنده ها و نسل جنگ نتوانند آن چیزی را که باید به نسل های بعد انتقال دهند.

کارگردان از سیاست بازی و بازی های سیاسی هم می گوید از سیاست مدارانی که طی این سی و اندی سال بعد از پیروز انقلاب اسلامی تولید شده اند و در مقابل در ازای هر چند میلیون تنها چند دانشمند هسته ای وجود دارد. کارگردان در بخش هایی از فیلم محکم و با اقتدار و منتقدانه بر سیاست زدگی بخش های دولتی نظام می کوبد. این بخش از فیلم را دیگر نمی توان صرفا دغدغه انقلابی دانست. این بخش دغدغه ای است که خیلی از اقشار مردمی دارند و انتقادی همه گیر است.

به نظر نگارنده، حرف های انقلابی کارگردان در این اثر آنقدر زیاد است که می توان آنها را در قالب چند یادداشت شفاهی از دغدغه های نویسنده تدوین کرد. با اینکه این فیلم پر متن و پر دیالوگ نیست، اما توانسته به خوبی محتوایش را منتقل کند.

با اوصافی که از این فیلم نوشته شد، یکی از موارد تامل برانگیز در مورد فیلم استقبال مردمی از آن است. با این تعاریف به نظر می رسد که استقبال های مردمی نباید از این فیلم جدی باشد اما، واکنش ها به این فیلم چیز دیگری بود. استقبال مردمی از این فیلم در سینماهای محل اکران و حتی حاضرین در کاخ جشنواره فیلم فجر(برج میلاد) بسیار دیدنی بود، طوری که ساعت ها برای دیدن فیلم صف انتظار تشکیل شده بود. با این که عده ای از منتقدین معتقدند که اسم حاتمی کیا و بعضا بازی های جذاب بازیگران این فیلم تاثیر زیادی در دیده شدن این اثر دارد، اما نمی توان موضوع این فیلم را از عوامل توجه مخاطب به این اثر ندانست.

 

سید مجتبی مومنی
۱۹ بهمن ۹۴ ، ۱۴:۱۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر