اندَر زِنامه

دست‌نوشت‌های یک مَن؛ یک مَنِ حقیقی در فضای مجازی؛ سیدمجتبی‌مومنی

اندَر زِنامه

دست‌نوشت‌های یک مَن؛ یک مَنِ حقیقی در فضای مجازی؛ سیدمجتبی‌مومنی

حرف‌ها گاهی از درون به بیرون و گاهی از بیرون به درون منتقل می شود.
«اندَر» و «زِ» هر کدام مصداقی برای این امر اند.

قبل‌نوشته‌ها

آخری‌ها

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دولت یازدهم» ثبت شده است

ما می‌نشینیم و حرف می‌زنیم و پیامی را از این گروه به آن گروه فوروارد می‌کنیم و گاهی توییت می‌زنیم و گاهی(مثل الان) پست اینستاگرام می‌گذاریم...

 

ما می‌گوییم که از داغ حاج قاسم سوخته‌ایم. می‌گوییم جیگرمان از اشک‌های آقا در روز تشییع‌اش پاره پاره شده است. در آن روز عجیب و غریب وقتی تهران جمعیت بی‌ماند خود را دید ما هم شروع کردیم به هشتگ زدن و منتشر کردن عکس‌ش.

 

با افتخار پست گذاشتیم و وقتی اینستاگرام صفحه‌هایی با چند هزار فالوئرمان را بست به خودمان بالیدیم و گفتیم شهید شده‌ایم و ....

 

اما خودمان(همه آن‌هایی که خود را سرباز هنر و رسانه جریان‌های انقلابی می‌دانند) برای حاج قاسم چه کردیم؟ برای آن‌که مردمی که دغدغه معیشت و گرفتاری دارند حاج قاسم را از یاد نبرند و داغ‌شان سرد نشود چه کردیم؟

 

در جلسات دولت را با برچسب بی‌عرضگی و ناتوانی و سپاه را به برچسب تحت فشار بودن به باد انتقاد گرفتیم. سر تا پای صدا و سیما و رسانه ملی را با القاب مختلف نوازش دادیم.

اما این وسط سهم خودمان چه؟ ما کجای این بازی انتقام بودیم؟ هر کس در هر لباس و هر توانمندی و.... هر کس با هر دسترسی در فضای اجتماعی اعم از حقیقی و مجازی‌اش.

 

حالا هم یکی دیگر. یک حاج قاسم دیگر...

 

باز هم شروع می‌کنیم در جمع‌های خودی به در و دیوار زدن و فحش و ناسزا به دولت دادن که فلانی بی‌شرف است و با شرف است و ...

 

برادرجان...

ما اقلا ۴ سال(باکم و زیادش) با فرض این که دولت تدبیر را ناتوان می‌دانستیم اقلا می‌توانستیم به گفتمان درست برسیم. راه ثواب و ناصواب را نشان بدهیم. اقلا این که به خودمان بگوییم چه باید کرد بجای فحش و ناسزا دادن...

اقلا به مردمی که معتقدیم در برابرشان مسئولیم. در برابر انقلاب و نظامی که به آن بدهکاریم.

بعضی‌ها که خیلی همت داشتند با اردو و فعالیت جهادی بار خودشان را برداشتن اما آن‌هایی که رسانه بلد بودن یا رسانه داشتند چه...

 

حالا هم حاج محسن فخری زاده می‌شود نقل چند روزمان و اشک و آه‌مان...
 

پست و استوری‌اش می‌کنیم و فحاشی به دولت و ارگان‌های مسئول و باز می‌شویم همان آدم سابق

سید مجتبی مومنی
۰۷ آذر ۹۹ ، ۲۱:۴۹ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

  

ماجرای حمله به سفارت ها در کشور ما تاریخی به وسعت تمام عمر انقلاب اسلامی دارد. سرآغاز این ماجرا حمله به سفارت آمریکا در سال 1359 بود. ماجرایی که به عنوان «انقلاب دوم» از آن یاد می شود. ماجرایی که باعث از هم پاشیدنِ به حق رابطه سیاسی دو دولت جمهوری اسلامی ایران و ایالت متحده آمریکا شد. ماجرایی که در آن برهه از انقلاب یکی از ملزومات درست و بهانه ای مناسب برای این ماجرا بود. اما این ماجرا(تسخیر سفارت خانه ها) از جمله مواردی است که تکرار های دیگر آن بعد از آن سال ها مورد تائید کسی نبوده و نیست.

ماجرای اعدام شیخ نمر در عربستان، به عنوان یکی از روحانیون شیعه کشور عربستان در چند روز گذشته باعث حمله به سفارت کشور عربستان سعودی شد. با این که در ماجرای حمله به سفارت، رد پای حضور طرفداران یک مرجع خاص که مشهور به مرجع انگلیسی است دیده می شود؛ اما نمی توان نقش مردم و برخی جریان های سیاسی را هم در این بین ندیده گرفت. شبی که در کنترل غیرقابل باور نیروهای انتظامی و واکنش دور از انتظار نیروهای امنیتی سفارت عربستان تسخیر و بخش هایی از آن در آتش سوخت.

 

سرعتِ کم

اما غیر از نیروهای امنیتی و دخالت عده‌ای تخریب‌گر که منسوب به مرجع خاصی هستند، چه عوامل دیگری را می توان در این جریان مقصر دانست؟ همراهی مردم و مسئولین نظام و مسئولین دولتی یکی از مواردی است که در کشور ما به عنوان یک نقطۀ مثبت می توان از آن یاد کرد. اما این همراهی تا آن جایی است که مردم احساس نکنند که کم‌کاری و سهل‌انگاری در مسیر اتفاق می افتد. یا این که به هر دلیلی واکنش درست،‌ صریح و به حق در مورد موضوعی داده نمی‌شود. ماجرای اعدام شیخ نمر را می توان یکی از این موارد دانست. وقتی واکنش رئیس‌جمهور کشورمان بیش از یک روز بعد از اتفاق اعدام شیخ نمر اتفاق می افتد، در حالی است که در حادثه‌ای شاید غیرمشابه و برای همدردی با مردم فرانسه در مورد حادثه تروریستی پاریس در اولین زمان بعد از حادثه پیغامی از سوی رئیس جمهور و ابراز هم دردی بود.

 

دو سر سوخت

یکی از طبعات دیگر این اقدام(تسخیر و تخریب سفارت) واکنش های دیگر کشورهای عربی بود که هرکدام از آن ها توانست به اندازه خود در کمرنگ کردن ماجرای اعدام شیخ نمر موثر باشد. کاهش و قطع روابط دیپلماتیک چند کشور عربی و آفریقایی، بعد از اقدام کشور عربستان، در ساعت های اول روزهای بعد از تحصن مخالفان هر کدام مانند یک بمب خبری در فضای رسانه ای توان خود را در جهت کم اهمیت و کم رنگ شدن جریان شیخ نمر به کار گرفت.

برخلاف تصور عوامانه و همیشگی که در مورد کشور عربستان و ادعاهای عقب ماندگی شان و از طرف دیگر چسباندن برچسب هایی مانند جوان و بی تجربه بودن دولتمردان این کشور، به نظر می رسد ابتکار عمل و واکنش های مناسب، عالی و بجای این کشور و دولتمردانش در برابر ماجرایی که برای سفارت هربستان در تهران اتفاق افتاد.

عربستانی که با اقدام اعدام شیخ نمر و تعداد دیگری از شیعیان و حتی نوجوانان سیزده ساله به عنوان متهم اصلی این جریان باید شناخته می شد، با واکنش دیر هنگام دولت و حماقت عده‌ای که به تحریک گروه های خاص به سفارتش در جمهوری اسلای آسیب رساندند. در یک بازی باخته توانست برنده از آب در بیاید و حتی واکنش های منفی را به سمت جمهوری اسلامی ایران گسیل کند.

شاید اگر واکنش‌های دولتمردان به خصوص جناب آقای رئیس جمهور کمی زودتر (از نظر زمانی چیزی مانند واکنش به کشتار مردم در پاریس توسط تروریست‌ها بود) اتفاق می افتاد، واکنش های مردمی شکل و رنگ دیگر داشت. جدا از واکنش دیر هنگام آقای رئیس جمهور محتوای پیام ایشان هم امیدواری چندانی را به مخاطب منتقل نمی کند. پیامی که آقای رئیس جمهور در مورد ماجرای شیخ نمر نوشته بود را به راحتی می توان به دو بخش مساوی(اگر نگوییم سهم سفارت خانه بیشتر از شیخِ شهید بود) تقسیم کرد.

دو بخشی که یک قسمت آن به طور کامل به اتفاق هایی که شب قبل از پیام(فردای روز اعدام شیخ نمر) در شهرهای تهران و مشهد در مورد سفارت و کنسولگری کشور عربستان اتفاق افتاده بود، پرداخت.

به نظر می رسد چنین سهل انگاری هایی باعث واکنش هایی می شود که طبعا ضرر آن بیشتر از نفع آن است و می تواند مانند همین نمونه بازی برده ای را که شاید نظام می توانست از آن بهره برداری های به حق و خوبی داشته باشد را از بین ببرد و به اصطلاح بسوزاند.

 

سید مجتبی مومنی
۱۶ دی ۹۴ ، ۲۰:۰۸ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر