اندَر زِنامه

دست‌نوشت‌های یک مَن؛ یک مَنِ حقیقی در فضای مجازی؛ سیدمجتبی‌مومنی

اندَر زِنامه

دست‌نوشت‌های یک مَن؛ یک مَنِ حقیقی در فضای مجازی؛ سیدمجتبی‌مومنی

حرف‌ها گاهی از درون به بیرون و گاهی از بیرون به درون منتقل می شود.
«اندَر» و «زِ» هر کدام مصداقی برای این امر اند.

قبل‌نوشته‌ها

آخری‌ها

۲ مطلب در دی ۱۳۸۸ ثبت شده است

«موسسه‌ی تنظیم و نشر آثار امام خمینی». موسسه‌ در یکی از بهترین نقاط آب‌و‌هوایی شهر تهران، در خیابان شهید دکتر باهنر(نیاوران) که در اوج گرمای تهران هم هوایی بهاری و مطلوب دارد واقع است. ساختمان دوازده طبقه‌ای با سنگ‌های گرانیتی جذاب که حدود 1500 متر زیر بنا دارد. از جمله اموری که موسسه به انجام آن می‌پردازد و یا این‌که پرداخته است می‌شود به: نگهداری اسناد امام‌، انتشار مطالب مختلف در ایام سالگرد ارتحال تنظیم و چاپ کتاب‌های امام و مقالات مربوط به ایشان چاپ مطلب و یا کتابی درباره امام از سوی هر ناشری باید توسط مؤسسه تأیید شود. سکوت در قبال اهانت به تمثال رهبر کبیر انقلاب. اعتراض مسئول موسسه به صداوسیما در خصوص پخش اهانت به تمثال امام. اشاره کرد. آن‌هایی که خود را سینه‌چاک امام و بیت ایشان می‌خوانند و حتی مرگ مسئول دفتر امام را از روی غصه‌ی اهانت به بیت می‌دانستند(1) امروز چه شده است که مهر سیاه سکوت بر لب‌هایشان خورده است و تازه می‌آیند از افشای این اهانت بزرگ به حضرت روح‌ا...ی ما اعتراض می‌کنند.  بله درست خواندید روح‌ا...ی ما. روح‌ا... متعلق به عده‌ای خاص نیست که در موسسه‌ای خاص کار کنند و یا نسبت خونی با او داشته باشند. روح‌ا... فقط یک شخص نیست، تنها یک آدم نیست، حتی یک شخصیت حقوقی تنها هم نیست. روح‌ا... یک حقیقت فراموش‌نشدنی است. روح‌ا... یکی از آخرین فرزندان سلاله‌ی پاک اهل بیت است که خون حسین‌بن علی در رگ‌هایش جریان داشته است. این شخص روح‌ا... نبود که فریاد "آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند" را سر داد. این یک جسم خاکی وزمینی نبود. این روح ملکوتی اهل بیت بود که در روح‌ا... تجلی کرده بود. حال اینکه عده‌ای آمده‌اند و در زیر پرچم حفاظت و حمایت از اندیشه‌ی او جا خوش کرده‌اند، در حالی‌که به زنبور بی‌عسل می‌مانند؛ چه کسی باید فریاد برآورد؟ کجایی امام ما؟ کجایی که بیایی فریاد بزنی بیایید پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیب نرسد؟ کجایی که بیایی و ببینی اینها که در موسسه‌ای با آن عظمت ظاهری نشسته‌اند و داعیه‌دار عظمت باطنی آن هم هستند، نشسته‌اند و وقتی که اهانت می‌شود سکوت می‌کنند. وقتی به ولایت فقیه توهین می‌کنند صدایی ازشان درنمیاید. آدم را یاد جمجمه‌ای می‌اندازند که جای دهانش خالی شده است! کجایی روح‌ا... ما؟ عکس تو را پاره می‌کنند و آتش می‌کشند، به زیر پا می‌اندازند و کروبی نامه می‌نویسد که چرا این اهانت را اشاعه دادید؟!(2) در نامه‌اش می‌گوید این تصویر مونتاژشده بوده است و عده‌ای می‌خواهند آن را به نام دانشجویان تمام کنند. کجایی روح‌ا... ما؟ شیخ در راه‌پیمایی روز قدس خود در کنار عده‌ای که شعار می‌دادند "نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران" لبخند به لب راه می‌رفت. و هم او بود که در مناظره‌های انتخاباتی‌اش داعیه‌دار اختیار تام از تو بود. چرا یادش رفته وصیت‌نامه‌ات را؟!(3) دوست دارم بدانم اگر امروز باشی چه می‌کنی؟ می‌گویند بودجه‌ی موسسه ده میلیارد تومان است.(4) هیچ‌کس هم مطالبه‌گر صرف این هزینه‌ها نیست!(5) این موسسه با بودجه‌ی ده میلیاردی تنها باید سکوت کند؟! تنها باید در سال در همایش‌هایی که برگزار می‌شود کتاب و CD رایگان اهدا کند؟! تا می‌آیی صحبتی کنی می‌گویند ضدولایت فقیه شده‌ای! به بیت امام توهین کرده‌ای. این‌ها در زمانی که عکس تو را پاره کردند، روزه‌ی سکوت گرفتند. هنوز هم افطار نکرده‌اند. این روزه‌ی آن‌ها بود که قداره‌بندهای بی‌دین را به این‌جا رساند، که عاشورا را هم نبینند. اماما در روز عاشورا به اهل‌بیت رسول هم توهین کردند ولی دریغ از حتی یک جمله. موسسه‌ای که جیره‌خوار اسم‌توست، داعیه‌دار حفاظت از اندیشه‌ی توست. در سکوت مرگ‌باری فرو رفته است. ............................................................................. 1-      اشاره به مرگ مرحوم حجت‌الاسلام و المسلمین توسلی مسئول دفتر امام خمینی(ره) 2-      اشاره به نامه آقای مهدی کروبی به عزت‌ا... ضرغامی رییس صداوسیما 3-      «من در طول مدت نهضت و انقلاب به‌واسطه‌ی سالوسی و اسلام‌نمایی بعضی افراد، ذکری از آنان کرده و تمجیدی نموده‌ام، که بعد فهمیدم از دغل‌بازی آنان اغفال شده‌ام. آن تمجیدها در حالی بود که خود را به جمهوری اسلامی متعهد و وفادار می‌نمایاندند و نباید از آن مسائل سوء استفاده شود. و میزان در هر کس، حال فعلی او است» 4-      حمید رسایی با اشاره به عملکرد دوگانه موسسه تنظیم و نشر آثار امام در قبال تحریف و هتاکی‌ها به اندیشه‌های ایشان، تصریح کرد: به رغم اینکه این موسسه سالانه بیش از 10 میلیارد تومان اعتبارات دولتی دریافت می‌کند اما در مواقع حساس و بزنگاه‌ها نتوانسته از وظیفه خود یعنی حفاظت از اندیشه‌های امام به درستی دفاع کند و نه تنها در برابر این هجمه‌ها سکوت کرده بلکه به نفع جریانات ضد امام نیز وارد موضع‌گیری شده است. 5-      حمید رسایی(عضو کمیسیون فرهنگی): اکنون با توجه به اینکه در این مقطع حساس چهره این جریانات بیش از گذشته برای مردم نمایان شده است، لازم می‌دانیم در خصوص عملکرد این موسسه بررسی دقیق به عمل آوریم، از همین روست که طرح تحقیق و تفحص از عملکرد این موسسه را در مجلس دنبال می‌کنیم. http://jahannews.com/vdcfv1dc.w6d0yagiiw.html (خبرگزاری جهان نیوز)
سید مجتبی مومنی
۱۲ دی ۸۸ ، ۱۰:۴۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
تاریخ تکرار می‌شود، اصلا هم ربطی به خیر یا شر بودن آن ندارد. روزی سیف‌الاسلام در مقابل قرآن ناطق شمشیر از نیام برمی‌کشد، و امروز کسانی که روزی بر کوس اسلام و تبعیت از رهبری می‌کوبیدند و فریادشان تا آسمان بلند بود که هیهات...، سکوت مرگ بر چهره‌شان افتاده است. این روزها همه سکوت کرده‌اند، لام تا کام هم حرف نمی‌زنند. کفه‌ی ترازوی‌ آنان یک طرفه سنگین شده ‌است (1). آنهایی که خودشان را سینه‌چاک امام می‌خوانند (نه ولایت)، همان کسانی هستند که امروز تا منافع مادی‌شان به خطر افتاده‌است، در فکر شمشیرهایشان افتاده‌اند. آنها همان‌هایی‌ هستند که می‌گویند راه‌ امام راه ماست و ... . ولی گویا یادشان رفته است (شاید هم نمی‌خواهند به یاد داشته باشند، و حتی ...) که امام درباره‌ی مسئله‌ی رفراندم (انتخابات)، همان موضوعی که ابزار دست این روزهای این آقایان شده، و طرفداران آن‌ها هم به این بهانه اسلامیت جمهوری را حذف می‌کنند و آقایان سکوت را ترجیح می‌دهند، فرموده‌اند: «... ما رفراندم مى‏خواستیم بکنیم و همه، همه‌ی ملت همراه بودند، کى مخالف بود؟ چرا؟ بعضی‌ها، آنهایى که به اسلام اعتقاد نداشتند، آنهایى که به اسلام اعتنا نداشتند، آنهایى که مى‏خواستند که اسلامى توى کار نباشد، تحریم کردند» (2). هیچ بعید نیست که در دوره‌ی حیات امام راحل هم تنها هدف یاری آنان و حمایت‌هایی که در کارنامه‌‌ی خود دارند، هواهای نفسانی آنان بوده است. اینها همان‌هایی هستند که آن روزها گرد امام بودند و الآن هم درباره‌ی همان دوره‌ حرف می‌زنند. اینها که به‌راحتی به صحبت‌های امام درباره‌ی خودشان استناد می‌کنند، آدم را به خنده می‌اندازند. آن‌قدر مضحک که گاهی به قهقهه می‌انجامد. کسی نیست به اینها بگوید که شما که این‌قدر به امام و کلام ایشان استناد می‌کنید (دَم از امام می‌زنید) چرا همان اندازه را که می‌خواهید، از کلام ایشان برداشت می‌کنید؟ چرا این بند از وصیت‌نامه‌ی ایشان را نمی‌بینید؟ (دیده‌اید و نمی‌خواهید بپذیرید.) «من در طول مدت نهضت و انقلاب به‌واسطه‌ی سالوسی و اسلام‌نمایی بعضی افراد، ذکری از آنان کرده و تمجیدی نموده‌ام، که بعد فهمیدم از دغل‌بازی آنان اغفال شده‌ام. آن تمجیدها در حالی بود که خود را به جمهوری اسلامی متعهد و وفادار می‌نمایاندند و نباید از آن مسائل سوء استفاده شود. و میزان در هر کس، حال فعلی او است» (3). تاریخ تکرار می‌شود. صحابه‌ی رسول‌ا... که روزی از جان و مال خود گذشتند، در برابر وصی‌ او شمشیر کشیدند. حتی به ذریه‌ی رسول‌ا... هم رحم نکردند. چه می‌شود؟ چه می‌شود کسانی که روزی همرزم پیامبر بودند، روزی شمشیر اسلام بودند، در مقابل اسلام می‌ایستند، در برابر ولایت قد علم می‌کنند. اسلام را فقط به فرد می‌بینند، فقط پیامبر(ص). استنادها هم به همان زمان است، به دوره‌ی پیامبر. همیشه و در همه‌ی ادیان، فرهنگ‌ها، و همه‌ی آئین‌ها، رسم و قانون بر این است که وقتی برای رسیدن به امری زحمت کشیده شود، کسانی که برای به دست آوردن و رسیدن به آن زحمت کشیده‌اند، بیشتر در حفظ و نگهداری آن می‌کوشند. تعجب آدم زمانی چندبرابر می‌شود که می‌بینی زبیر بن ‌عوام (4) در جمل، در مقابل ولایت می‌ایستد و قد علم می‌کند. شاید اگر بخواهم در چند جمله و به اندازه‌ی سواد خود بگویم، فقط می‌توانم بگویم که فتنه باعث می‌شود که آدمی به جایی برسد که در مقابل ولایت قد علم کند. در دوره‌ای، شمشیر آهنی از نیام بکشد، در دوره‌ای با شمشیر زبان و در دوره‌ای با شمشیر قلم، ولایت را آزار دهد. شاید این روزها این واژه را زیاد می‌شنوید و خیلی به دنبال تعاریف آن باشید، ولی من می‌خواهم در خصوص این موضوع فقط به دو آیه اشاره کنم. آیه‌ی 28، سوره‌ی انفال: «و بدانید که اموال و فرزندان شما [وسیله‌ی] آزمایش [شما] هستند و خداست که نزد او پاداشى بزرگ است» (5). و آیه‌ی 191، سوره‌ی بقره: «... فتنه از قتل بدتر است [با این همه]... ................................................................................... 1. از امام صادق (ع) نقل شده است: «انما المؤمن بمنزلة کفة المیزان کلما زید فی ایمانه زید فی بلاءه؛ همانا شخص مؤمن به‌منزله‌ی کفه‌ی ترازوست که هرچقدر ایمان او بیشتر شود، بلا و مصیبت او بیشتر می‏شود». بحارالانوار، مجلسی، مؤسسه‌ی الوفاء، ج ‏67، ص‏210. 2. صحیفه‌ی امام، ج‏8، ص 188. 3. وصیت‌نامه‌ی سیاسی ـ الهی امام. 4. به گفته‌ی برخی مورخان، زبیر چهارمین یا پنجمین کسی بود که در خفقان مکه و قبل از اعلام عمومی دعوت پیامبر (ص) به اسلام ایمان آورد./ العاملی، جعفر مرتضی، «الصحیح من سیره‌ النبی الاعظم»، ج اول، ص 244 و 245. 5. وَاعْلَمُواْ أَنَّمَا أَمْوَالُکُمْ وَأَوْلاَدُکُمْ فِتْنَةٌ وَ أَنَّ اللّهَ عِندَهُ أَجْرٌ عَظِیمٌ ﴿۲۸﴾. 6. ... وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ ... .
سید مجتبی مومنی
۰۱ دی ۸۸ ، ۱۰:۴۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر